زناشویی

چرا گاهی در روابط احساس می‌کنیم که دیگر هیچ چیزی نمی‌تواند تغییر کند؟

همه ما در روابطمان، چه با همسر، چه با خانواده، چه با دوستان، دوره‌هایی را تجربه می‌کنیم که احساس می‌کنیم به بن‌بست رسیده‌ایم. احساس می‌کنیم هر کاری که انجام می‌دهیم بی‌فایده است و هیچ امیدی به بهبود اوضاع نیست. این احساس ناامیدی می‌تواند بسیار آزاردهنده و حتی ویرانگر باشد. اما چرا این اتفاق می‌افتد؟ دلایل متعددی وجود دارد که باعث می‌شود در یک رابطه احساس درماندگی کنیم و تصور کنیم که هیچ تغییری ممکن نیست. در این پست وبلاگ، به ۱۹ نکته کلیدی که می‌توانند این احساس را در شما ایجاد کنند، می‌پردازیم:

  • 🌐

    تکرار الگوهای مخرب:

    وقتی یک چرخه منفی در رابطه شکل می‌گیرد، شکستن آن بسیار دشوار است. هر دو طرف ناخودآگاه الگوهای رفتاری خاصی را تکرار می‌کنند که منجر به همان نتایج ناخوشایند قبلی می‌شود.
  • 🌐

    عدم تمایل به پذیرش مسئولیت:

    وقتی هیچ‌کدام از طرفین حاضر به پذیرش نقش خود در مشکلات رابطه نیستند، پیشرفتی حاصل نمی‌شود.
  • 🌐

    ارتباط ضعیف و ناکارآمد:

    عدم توانایی در بیان احساسات و نیازها به طور واضح و با صداقت، سوء تفاهم‌ها و تعارضات را افزایش می‌دهد.
  • 🌐

    توقع‌های غیرواقعی:

    داشتن انتظارات غیرمنطقی از طرف مقابل و رابطه، می‌تواند منجر به ناامیدی و نارضایتی دائمی شود.
  • 🌐

    ترس از آسیب‌پذیری:

    وقتی از نشان دادن ضعف‌ها و آسیب‌پذیری‌های خود می‌ترسیم، نمی‌توانیم رابطه عمیق و صمیمی برقرار کنیم.
  • 🌐

    مقایسه با روابط دیگر:

    مقایسه مداوم رابطه خود با روابط کاملا مطلوب دیگران، می‌تواند احساس نارضایتی و ناامیدی ایجاد کند.
  • 🌐

    تغییر ارزش‌ها و اهداف:

    در طول زمان، ارزش‌ها و اهداف افراد تغییر می‌کند و اگر این تغییرات با هم هماهنگ نباشند، می‌تواند باعث ایجاد فاصله شود.
  • 🌐

    گذشته حل نشده:

    حمل بارهای عاطفی گذشته و عدم التیام زخم‌های قدیمی، می‌تواند بر روابط فعلی تاثیر منفی بگذارد.
  • 🌐

    عدم وجود تعادل قدرت:

    وقتی یکی از طرفین قدرت بیشتری در رابطه دارد، می‌تواند باعث احساس ناتوانی و کنترل‌شدگی در طرف مقابل شود.
  • 🌐

    از دست دادن جذابیت:

    فقدان تلاش برای حفظ جذابیت جسمی و ذهنی، می‌تواند منجر به سرد شدن رابطه شود.

ازدواج -مهارت رابطه زناشویی-عشق - روابط عاطفی

  • 🌐

    فقدان قدردانی:

    فراموش کردن قدردانی از تلاش‌ها و ویژگی‌های مثبت طرف مقابل، می‌تواند باعث ایجاد احساس بی‌ارزشی و نادیده گرفته شدن شود.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐

    فشار و استرس‌های بیرونی:

    مشکلات مالی، شغلی یا خانوادگی می‌توانند بر کیفیت رابطه تاثیر منفی بگذارند.
  • 🌐

    عدم حمایت عاطفی:

    فقدان حمایت و همدلی در زمان‌های سخت، می‌تواند باعث احساس تنهایی و انزوا شود.

رابطه زناشویی

  • 🌐

    خشونت (کلامی، فیزیکی، عاطفی):

    وجود هر نوع خشونت در رابطه، به شدت آسیب‌رسان است و مانع از هرگونه پیشرفت می‌شود.
  • 🌐

    اعتیاد:

    اعتیاد به مواد مخدر، الکل یا رفتارهای وسواسی، می‌تواند سلامت رابطه را به خطر بیندازد.
  • 🌐

    خیانت:

    خیانت، اعتماد را از بین می‌برد و ترمیم آن بسیار دشوار است.
  • 🌐

    ناامیدی از تغییر طرف مقابل:

    وقتی بارها تلاش کرده‌ایم طرف مقابل را تغییر دهیم و موفق نشده‌ایم، ممکن است احساس ناامیدی و درماندگی کنیم.
  • 🌐

    نادیده گرفتن نیازهای خود:

    تمرکز بیش از حد بر نیازهای طرف مقابل و نادیده گرفتن نیازهای خود، می‌تواند منجر به فرسودگی عاطفی شود.
  • 🌐

    عدم مراجعه به متخصص:

    گاهی اوقات مشکلات رابطه فراتر از توانایی‌های ما برای حل کردن آنها هستند و نیاز به کمک یک متخصص وجود دارد.

این‌ها تنها چند نمونه از عواملی هستند که می‌توانند باعث شوند در یک رابطه احساس گیر افتادگی و ناامیدی کنیم. شناسایی این عوامل، اولین قدم برای ایجاد تغییرات مثبت در رابطه است.

1. سکون و روزمرگی:

وقتی یک رابطه وارد فاز روزمرگی و سکون می‌شود، هیجان و تازگی اولیه از بین می‌رود. انجام کارهای تکراری و نداشتن فعالیت‌های جدید مشترک، می‌تواند حس این را به وجود آورد که تغییری در کار نیست. در این حالت، طرفین احساس می‌کنند که در یک چرخه بی‌پایان گرفتار شده‌اند و امیدی به خروج از آن وجود ندارد. این سکون می‌تواند ناشی از کمبود وقت، مشغله‌های زیاد یا حتی ترس از امتحان کردن چیزهای جدید باشد. باید برای شکستن این سکون، تلاش آگاهانه‌ای انجام شود و فعالیت‌های جدید و هیجان‌انگیز به برنامه زندگی اضافه شود. این فعالیت‌ها می‌تواند شامل سفر، امتحان کردن یک سرگرمی جدید، یا حتی تغییر دکوراسیون خانه باشد. مهم‌تر از همه، صحبت کردن با یکدیگر در مورد این احساسات و پیدا کردن راه‌حل‌های مشترک است.

2. عدم ارتباط مؤثر:

ارتباط ضعیف و ناکارآمد، یکی از مهم‌ترین دلایل احساس بن‌بست در روابط است. وقتی نتوانیم احساسات، نیازها و خواسته‌های خود را به درستی بیان کنیم، سوء تفاهم‌ها و نارضایتی‌ها انباشته می‌شوند. عدم توانایی در گوش دادن فعالانه به صحبت‌های طرف مقابل و درک دیدگاه او، نیز می‌تواند منجر به ایجاد فاصله و احساس ناامیدی شود. در این شرایط، طرفین احساس می‌کنند که حرف‌هایشان شنیده نمی‌شود و تلاش برای بیان احساسات بی‌فایده است. یادگیری مهارت‌های ارتباطی مؤثر، مانند همدلی، گوش دادن فعالانه و بیان صریح و محترمانه احساسات، می‌تواند به بهبود این وضعیت کمک کند. بهبود روابط زناشویی گاهی اوقات کمک گرفتن از یک مشاور متخصص می‌تواند در این زمینه راهگشا باشد. بدون آن، حتی کوچک‌ترین مسائل هم می‌توانند به بحران تبدیل شوند.

3. انتظارات غیر واقع‌بینانه:

داشتن انتظارات غیر واقع‌بینانه از رابطه و طرف مقابل، می‌تواند یکی دیگر از دلایل احساس بن‌بست باشد. هیچ کس کامل نیست و هیچ رابطه‌ای بدون چالش و مشکل نیست. وقتی انتظارات ما فراتر از توانایی‌ها و ظرفیت‌های طرف مقابل باشد، ناامیدی و سرخوردگی اجتناب‌ناپذیر است. تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل به چیزی که نیست، نه تنها بی‌فایده است، بلکه می‌تواند به رابطه آسیب جدی وارد کند. باید انتظارات خود را با واقعیت‌های رابطه و ویژگی‌های شخصیتی طرف مقابل تطبیق دهیم. پذیرش نقص‌ها و محدودیت‌های یکدیگر، یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت در روابط است. به جای تمرکز بر تغییر دادن طرف مقابل، بر روی پذیرش و دوست داشتن او همان‌طور که هست تمرکز کنید. این پذیرش، فضا را برای رشد و بهبود رابطه فراهم می‌کند.

4. نادیده گرفتن نیازهای یکدیگر:

وقتی نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی یکدیگر را نادیده می‌گیریم، رابطه دچار رکود می‌شود. هر فردی نیازهای خاص خود را دارد و برای احساس رضایت و خوشبختی در رابطه، این نیازها باید برآورده شوند. نادیده گرفتن این نیازها می‌تواند منجر به احساس تنهایی، بی‌ارزشی و نارضایتی شود. باید از نیازهای خود و نیازهای طرف مقابل آگاه باشیم و برای برآورده کردن آنها تلاش کنیم. صحبت کردن در مورد نیازها و خواسته‌ها، یکی از راه‌های مهم برای جلوگیری از نادیده گرفته شدن آنها است. پرسیدن از طرف مقابل در مورد نیازهایش و گوش دادن فعالانه به پاسخ‌های او، می‌تواند به تقویت رابطه کمک کند. این توجه، رابطه را تقویت و پایدارتر می‌کند.

5. عدم بخشش:

حفظ کینه و ناراحتی ناشی از اشتباهات گذشته، می‌تواند رابطه را فلج کند. بخشش، به معنای فراموش کردن اشتباهات نیست، بلکه به معنای رها کردن خشم و ناراحتی و اجازه دادن به رابطه برای حرکت رو به جلو است. عدم بخشش، سم مهلکی برای روابط است و می‌تواند باعث ایجاد فاصله و سردی شود. بخشیدن طرف مقابل، به خود شما نیز کمک می‌کند تا از بار سنگین کینه رها شوید و آرامش بیشتری داشته باشید. البته، بخشش باید واقعی و با صداقت باشد. اگر هنوز احساس خشم و ناراحتی می‌کنید، بهتر است در مورد آن با طرف مقابل صحبت کنید و سعی کنید به درک متقابل برسید. گاهی اوقات، کمک گرفتن از یک مشاور می‌تواند در فرآیند بخشش کمک کننده باشد. بدون بخشش، رابطه در گذشته گیر می‌کند و نمی‌تواند رشد کند.

6. ترس از تغییر:

گاهی اوقات، ترس از تغییر باعث می‌شود که در یک رابطه ناراضی باقی بمانیم. ترس از ناشناخته، ترس از تنها شدن، و ترس از آسیب دیدن، می‌تواند مانع از تلاش برای بهبود رابطه یا ترک آن شود. این ترس‌ها می‌توانند ما را در یک وضعیت ناخوشایند و غیرقابل تحمل گرفتار کنند. باید این ترس‌ها را شناسایی کنیم و با آنها مقابله کنیم. به خود یادآوری کنید که تغییر همیشه بد نیست و می‌تواند فرصت‌های جدیدی را پیش روی ما قرار دهد. گاهی اوقات، ترک یک رابطه ناسالم، بهترین گزینه برای سلامت روانی و عاطفی ما است. مشورت کردن با دوستان و خانواده و یا کمک گرفتن از یک مشاور، می‌تواند در غلبه بر این ترس‌ها کمک کننده باشد. نباید به خاطر ترس، در یک وضعیت ناخوشایند باقی بمانید.

7. فقدان صمیمیت:

صمیمیت، یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم و پایدار است. فقدان صمیمیت عاطفی، فیزیکی و روانی، می‌تواند منجر به احساس تنهایی و ناامیدی شود. صمیمیت، به معنای احساس نزدیکی، اعتماد و ارتباط عمیق با طرف مقابل است. وقتی صمیمیت در یک رابطه از بین می‌رود، طرفین احساس می‌کنند که از یکدیگر دور شده‌اند و دیگر نمی‌توانند با هم ارتباط برقرار کنند. برای احیای صمیمیت در رابطه، باید تلاش آگاهانه‌ای انجام شود. صرف وقت با کیفیت با یکدیگر، صحبت کردن در مورد احساسات، لمس کردن و بوسیدن یکدیگر، و انجام فعالیت‌های مشترک، می‌تواند به تقویت صمیمیت کمک کند. باید هر دو طرف برای ایجاد و حفظ صمیمیت تلاش کنند. بدون صمیمیت، رابطه به تدریج پژمرده می‌شود و از بین می‌رود. صمیمیت عاطفی، فیزیکی و روانی، رابطه را زنده و پویا نگه می‌دارد.

8. عدم تعهد:

وقتی یکی یا هر دو طرف در رابطه متعهد نیستند، احساس بن‌بست اجتناب‌ناپذیر است. تعهد، به معنای پذیرفتن مسئولیت رابطه و تلاش برای حفظ و بهبود آن است. عدم تعهد می‌تواند به شکل بی‌توجهی به نیازهای طرف مقابل، عدم تمایل به حل مشکلات، و یا حتی خیانت ظاهر شود. در این شرایط، طرف مقابل احساس می‌کند که تنها مانده است و امیدی به بهبود رابطه ندارد. تعهد، پایه و اساس یک رابطه پایدار و موفق است. بدون تعهد، رابطه شکننده و ناپایدار خواهد بود. اگر در رابطه خود احساس عدم تعهد می‌کنید، با طرف مقابل صحبت کنید و سعی کنید در مورد میزان تعهد خود به یکدیگر به توافق برسید. اگر طرف مقابل تمایلی به تعهد ندارد، باید تصمیم بگیرید که آیا می‌توانید با این وضعیت کنار بیایید یا خیر.

9. مسائل مالی:

مشکلات مالی، یکی از عوامل اصلی استرس و اختلاف در روابط است. بحث و جدل بر سر پول، می‌تواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود و احساس بن‌بست را به وجود آورد. مدیریت مالی مشترک، برنامه‌ریزی برای آینده، و توافق بر سر نحوه خرج کردن پول، می‌تواند به کاهش این تنش‌ها کمک کند. باید هر دو طرف در مورد مسائل مالی با یکدیگر صادق و شفاف باشند. پنهان کردن بدهی‌ها، درآمدها، و یا خریدهای غیر ضروری، می‌تواند اعتماد را از بین ببرد و رابطه را به خطر اندازد. اگر در مدیریت مالی مشترک مشکل دارید، می‌توانید از یک مشاور مالی کمک بگیرید. بدون صداقت و شفافیت مالی، رابطه در معرض خطر قرار می‌گیرد.

10. دخالت دیگران:

دخالت خانواده، دوستان، و یا سایر افراد در رابطه، می‌تواند باعث ایجاد مشکل و تنش شود. نظرات و انتقادهای دیگران، می‌تواند باعث ایجاد اختلاف نظر و سوء تفاهم شود و احساس بن‌بست را به وجود آورد. باید مرزهای مشخصی برای رابطه خود تعیین کنید و از ورود افراد دیگر به مسائل شخصی خود جلوگیری کنید. اگر خانواده یا دوستان شما در رابطه شما دخالت می‌کنند، با آنها صحبت کنید و به آنها توضیح دهید که این دخالت‌ها باعث ایجاد مشکل می‌شود. شما و طرف مقابل، باید با هم متحد باشید و از رابطه خود در برابر دخالت‌های دیگران محافظت کنید. بدون تعیین مرزهای مشخص، رابطه در معرض آسیب قرار می‌گیرد. مرزها، رابطه را محافظت و تقویت می‌کنند.

11. اعتیاد:

اعتیاد به مواد مخدر، الکل، ، یا سایر رفتارهای اعتیادآور، می‌تواند رابطه را نابود کند. اعتیاد، نه تنها سلامت فرد معتاد را به خطر می‌اندازد، بلکه باعث ایجاد مشکلات مالی، عاطفی، و قانونی نیز می‌شود. اگر یکی از طرفین در رابطه معتاد است، باید برای درمان اعتیاد خود اقدام کند. ترک اعتیاد، یک فرایند سخت و طولانی است، اما امکان‌پذیر است. طرف مقابل می‌تواند با حمایت و تشویق، به فرد معتاد در این فرایند کمک کند. اما باید مراقب سلامت روانی و عاطفی خود نیز باشد. اگر نمی‌توانید به تنهایی با این مشکل کنار بیایید، می‌توانید از یک مشاور متخصص در زمینه اعتیاد کمک بگیرید. اعتیاد، یک مانع بزرگ در مسیر سلامت و خوشبختی است. با غلبه بر اعتیاد، می‌توانید به زندگی بهتر و شادتری دست پیدا کنید. بهبود روابط زناشویی

12. سوء استفاده:

سوء استفاده عاطفی، فیزیکی، یا جنسی، یک رفتار غیرقابل قبول است و می‌تواند رابطه را نابود کند. سوء استفاده، به معنای کنترل، تحقیر، تهدید، و یا آسیب رساندن به طرف مقابل است. اگر در رابطه خود مورد سوء استفاده قرار می‌گیرید، باید به دنبال کمک باشید. به دوستان و خانواده خود اعتماد کنید و از آنها کمک بخواهید. سوء استفاده، یک جرم است و باید با آن مقابله شود. سوء استفاده، نشانه عدم احترام و عدم عشق است. از یک رابطه سوء استفاده‌آمیز خارج شوید و به دنبال یک رابطه سالم و محترمانه باشید.

13. عدم تلاش برای رشد فردی:

وقتی هر دو طرف در رابطه، از تلاش برای رشد فردی و بهبود خود دست می‌کشند، رابطه دچار رکود می‌شود. هر فردی باید به طور مداوم برای بهبود خود تلاش کند و مهارت‌های جدیدی را یاد بگیرد. این تلاش، نه تنها به خود فرد کمک می‌کند، بلکه باعث می‌شود که رابطه نیز پویا و جذاب باقی بماند. اگر هر دو طرف در رابطه احساس می‌کنند که در حال پیشرفت و رشد هستند، احساس رضایت بیشتری خواهند داشت و رابطه پایدارتر خواهد بود. برای رشد فردی، می‌توانید کتاب بخوانید، در دوره‌های آموزشی شرکت کنید، به دنبال سرگرمی‌های جدید باشید، و یا با افراد جدید ملاقات کنید. رشد فردی، رابطه را زنده و پویا نگه می‌دارد. با رشد فردی، می‌توانید به یک شریک زندگی بهتر و جذاب‌تر تبدیل شوید.

14. مشکلات جنسی:

مشکلات جنسی، می‌تواند یکی دیگر از عوامل ایجاد کننده احساس بن‌بست در روابط باشد. کاهش میل جنسی، اختلالات جنسی، و عدم رضایت جنسی، می‌تواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود. باید در مورد مشکلات جنسی خود با طرف مقابل صحبت کنید و سعی کنید با هم به یک راه حل برسید. اگر نمی‌توانید به تنهایی این مشکلات را حل کنید، می‌توانید از یک مشاور جنسی کمک بگیرید. مشکلات جنسی، قابل حل هستند. با صحبت کردن و کمک گرفتن از متخصصان، می‌توانید به یک رابطه جنسی سالم و رضایت‌بخش دست پیدا کنید. رابطه جنسی سالم، رابطه عاطفی را تقویت می‌کند.

15. عدم پذیرش تفاوت‌ها:

هر فردی، دارای ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر به فرد خود است. عدم پذیرش این تفاوت‌ها و تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، می‌تواند باعث ایجاد تنش و نارضایتی شود. باید تفاوت‌های یکدیگر را بپذیرید و به آنها احترام بگذارید. به جای تلاش برای تغییر دادن طرف مقابل، سعی کنید او را همان‌طور که هست دوست داشته باشید. پذیرش تفاوت‌ها، یکی از عوامل مهم موفقیت در روابط است. با پذیرش تفاوت‌ها، می‌توانید رابطه خود را تقویت کنید و به یک رابطه عمیق‌تر و صمیمی‌تر دست پیدا کنید. تفاوت‌ها، رابطه را غنی و جذاب می‌کنند. به جای تلاش برای یکسان شدن، سعی کنید از تفاوت‌های یکدیگر لذت ببرید. پذیرش تفاوت‌ها، نشان‌دهنده عشق و احترام است.

16. خاطرات بد گذشته:

حمل کردن بار خاطرات بد گذشته و یادآوری مداوم آنها، می‌تواند رابطه را فلج کند. اگر در گذشته، اتفاقات ناخوشایندی در رابطه رخ داده است، باید سعی کنید آنها را فراموش کنید و به آینده نگاه کنید. یادآوری مداوم اشتباهات گذشته، باعث ایجاد تنش و نارضایتی می‌شود و رابطه را به خطر می‌اندازد. برای فراموش کردن خاطرات بد گذشته، می‌توانید با طرف مقابل صحبت کنید و سعی کنید به درک متقابل برسید. رها کردن خاطرات بد گذشته، رابطه را آزاد می‌کند. با رها کردن گذشته، می‌توانید به یک رابطه سالم و شاد دست پیدا کنید.

17. غرق شدن در شبکه‌های اجتماعی:

غرق شدن در شبکه‌های اجتماعی و مقایسه زندگی خود با دیگران، می‌تواند باعث ایجاد احساس نارضایتی و ناامیدی شود. وقتی مدام زندگی‌های به ظاهر بی‌نقص دیگران را می‌بینیم، ممکن است احساس کنیم که زندگی ما به اندازه کافی خوب نیست. این احساس، می‌تواند بر روی رابطه ما نیز تاثیر منفی بگذارد و باعث شود که قدر داشته‌های خود را ندانیم. باید زمان خود را در شبکه‌های اجتماعی محدود کنیم و به جای مقایسه خود با دیگران، بر روی داشته‌های خود تمرکز کنیم. از زندگی خود لذت ببرید و قدر لحظات با هم بودن را بدانید. شبکه‌های اجتماعی، می‌توانند باعث ایجاد توهم و مقایسه شوند. واقعیت زندگی خود را ببینید و قدر آن را بدانید. از شبکه‌های اجتماعی برای ارتباط با دیگران استفاده کنید، نه برای مقایسه خود با آنها.

18. بی‌توجهی به تفریحات و سرگرمی‌ها:

وقتی در رابطه، از تفریحات و سرگرمی‌های خود غافل می‌شویم، رابطه دچار یکنواختی و خستگی می‌شود. هر فردی نیاز دارد که برای خود وقت بگذارد و به فعالیت‌هایی که دوست دارد، بپردازد. این فعالیت‌ها، باعث افزایش انرژی و شادی می‌شوند و به ما کمک می‌کنند که با روحیه بهتری به رابطه بازگردیم. باید به تفریحات و سرگرمی‌های خود اهمیت بدهیم و زمانی را برای آنها در نظر بگیریم. تفریحات و سرگرمی‌ها، رابطه را زنده و پویا نگه می‌دارند. با تفریح و سرگرمی، می‌توانید از استرس و خستگی دور شوید و به یک شریک زندگی بهتر تبدیل شوید. به تفریحات و سرگرمی‌های خود اهمیت بدهید.

19. نداشتن اهداف مشترک:

وقتی در رابطه، اهداف مشترکی وجود ندارد، طرفین احساس می‌کنند که در مسیرهای جداگانه‌ای حرکت می‌کنند. اهداف مشترک، به رابطه جهت و انگیزه می‌بخشند و باعث می‌شوند که طرفین برای رسیدن به آنها با هم تلاش کنند. باید اهداف مشترکی را با طرف مقابل تعیین کنید و برای رسیدن به آنها برنامه‌ریزی کنید. این اهداف می‌تواند شامل خرید خانه، سفر، بچه‌دار شدن، و یا سایر موارد باشد. داشتن اهداف مشترک، رابطه را قوی و پایدار می‌کند. با داشتن اهداف مشترک، می‌توانید با هم به موفقیت برسید و رابطه خود را به سطحی بالاتر ارتقا دهید. اهداف مشترک، به رابطه معنا می‌بخشند. اهداف مشترک، انگیزه و جهت به رابطه می‌دهند.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. در روابط طولانی مدت گاهی احساس می کنیم چرخه های تکراری مانند گردابی ما را به عمق ناامیدی می کشند، طوری که انگار هر تلاشی بی نتیجه خواهد بود. سال گذشته در مشاوره زوجی با مردی مواجه شدم که پس از پانزده سال زندگی مشترک معتقد بود هیچ چیز تغییر نخواهد کرد، ولی با اصلاح کوچکی در نحوه بیان نیازها، کل رابطه متحول شد.

    یکی از جنبه های کمتر دیده شده، نقش خستگی ذهنی در تثبیت این چرخه هاست. ذهن خسته حتی راه حل های ساده را نمی بیند و ترجیح می دهد در وضعیت آشنا بماند، هرچند دردناک. در جلسات درمانی متوجه شده ام بسیاری از بن بست های ظاهری، با استراحت کوتاه از فضای رابطه و بازگشت با دید تازه شروع به باز شدن می کنند.

    موضوع جالب دیگر تبدیل شدن پیش بینی ناکامی به پیش گویی خودکامبخش است. وقتی انتظار داریم گفتگوی بعدی بی فایده باشد، ناخودآگاه تمام رفتارها و لحنمان آن نتیجه را رقم می زند، بی آنکه متوجه باشیم خودمان بازیگر این نمایش ناخواسته شده ایم. این الگو در آزمایش های پایش تعامل زوجین به وضوح دیده می شود.

    خواندن چند مطلب دیگر در این سایت نشان داد تحلیل مشکلات رابطه بدون قضاوت و با ارائه راهکارهای عملی، نقطه قوت متون شماست. شیوه ای که تابوها را می شکند و بدون شعار دادن، انگشت روی مکانیسم های پنهان می گذارد، همانطور که در این مطلب به درستی به ریشه های پنهان احساس بن بست پرداختید.

پاسخ دادن به شبنم لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا