چرا بعضی از مردم به رغم داشتن همه چیز در روابط، احساس کمبود میکنند؟
آیا تا به حال این حس را تجربه کردهاید که در یک رابطه هستید، همهچیز به ظاهر خوب پیش میرود، اما باز هم یک حس عمیق کمبود و خلاء در شما وجود دارد؟ این حس ناخوشایند میتواند بسیار آزاردهنده باشد و باعث شود به کیفیت رابطهتان شک کنید. اما دلیل این احساس چیست؟ دلایل مختلفی میتواند باعث ایجاد این حس شود. گاهی اوقات ریشه در انتظارات غیرواقعی ما دارد، گاهی در مسائل حل نشدهی گذشته و گاهی در نیازهای برآورده نشدهی کنونی. در اینجا به 21 دلیل احتمالی این احساس کمبود اشاره میکنیم:
- 🌐
عدم خودآگاهی:
عدم شناخت کافی از خود، ارزشها، نیازها و خواستهها. - 🌐
انتظارات غیرواقعی:
تصور داشتن یک رابطه بینقص و بدون چالش. - 🌐
وابستگی بیش از حد:
قرار دادن خوشبختی و ارزش خود در گروی وجود رابطه. - 🌐
کمالگرایی:
تلاش برای رسیدن به یک رابطه کاملا مطلوب و دست نیافتنی. - 🌐
ترس از صمیمیت:
اجتناب از برقراری ارتباط عمیق و واقعی با شریک عاطفی. - 🌐
مسائل حل نشدهی گذشته:
حمل بار زخمهای عاطفی و تجربههای تلخ گذشته. - 🌐
مقایسه با دیگران:
نگاه کردن به روابط دیگران و حسرت خوردن. - 🌐
عدم ارتباط موثر:
ناتوانی در بیان نیازها و احساسات به طور واضح و صریح. - 🌐
بیتوجهی به نیازهای خود:
اولویت دادن به نیازهای شریک عاطفی و نادیده گرفتن خود. - 🌐
عدم قدردانی:
عدم توجه به جنبههای مثبت رابطه و قدردانی از تلاشهای طرف مقابل.
- 🌐
روتین و یکنواختی:
گرفتار شدن در روزمرگی و عدم ایجاد تنوع و هیجان. - 🌐
فقدان هدف مشترک:
نداشتن اهداف و آرزوهای مشترک با شریک عاطفی. - 🌐
نیاز به تایید:
نیاز دائمی به دریافت تایید و تحسین از طرف مقابل. - 🌐
عدم اعتماد:
شک و تردید به صداقت و وفاداری شریک عاطفی. - 🌐
احساس تنهایی در رابطه:
احساس انزوا و جدایی عاطفی با وجود حضور در رابطه. - 🌐
کمبود عشق به خود:
عدم پذیرش و دوست داشتن خود به همان شکلی که هستید. - 🌐
نیازهای برآورده نشده:
عدم دریافت عشق، توجه، حمایت و احترام کافی. - 🌐
فقدان مرزهای سالم:
عدم تعیین مرزهای مشخص در رابطه و اجازه دادن به تجاوز. - 🌐
عدم رشد فردی:
احساس رکود و عدم پیشرفت در زندگی شخصی. - 🌐
مشکلات ارتباطی حل نشده:
جمع شدن مشکلات کوچک و تبدیل شدن به مسائل بزرگتر. - 🌐
اشتغال ذهنی بیش از حد با شبکه های اجتماعی:
مقایسه رابطه خود با زندگی های کاملا مطلوبی که در شبکه های اجتماعی میبینیم.
اینها تنها تعدادی از دلایلی هستند که میتوانند باعث ایجاد حس کمبود در یک رابطه شوند. باید ریشه این احساس را پیدا کنید و برای رفع آن تلاش کنید.
چرا بعضی ها در روابط، با وجود همه چیز، احساس کمبود می کنند؟
1. انتظارات غیر واقع بینانه:
اغلب، ما تصویری آرمانی از رابطه در ذهن داریم که با واقعیت فاصله دارد.این انتظارات غیر واقع بینانه میتوانند باعث شوند حتی در یک رابطه خوب هم احساس کمبود کنیم، چون هیچ رابطهای کامل نیست.این تصورات معمولا از فیلم ها، سریال ها، یا حتی شبکه های اجتماعی نشأت می گیرند و به طور ناخودآگاه معیاری غیر قابل دسترس برایمان ایجاد می کنند.وقتی رابطه ی ما با این معیارها منطبق نیست، احساس می کنیم چیزی کم داریم و این احساس میتواند آزار دهنده باشد.تلاش برای درک واقعیت های یک رابطه ی سالم و منطقی، اولین قدم برای رهایی از این احساس است.
به جای تمرکز بر روی “باید”ها، سعی کنیم رابطه مان را همانطور که هست بپذیریم و از جنبه های مثبت آن لذت ببریم.
یادمان باشد که هیچ رابطه ای بدون چالش نیست و مهم این است که چگونه با این چالش ها روبرو می شویم.
2. فقدان عزت نفس:
فردی که عزت نفس پایینی دارد، ممکن است دائماً به دنبال تایید و validation از طرف مقابل باشد.حتی اگر این تایید به طور مداوم دریافت شود، باز هم احساس کمبود خواهد کرد، زیرا منبع این تایید بیرونی است و نه درونی.این افراد اغلب خودشان را لایق عشق و توجه نمی دانند و به همین دلیل، هیچ مقدار محبتی نمی تواند خلاء درونی شان را پر کند.آنها ممکن است مدام نگران از دست دادن رابطه باشند و این نگرانی، احساس ناامنی و نارضایتی را تشدید می کند.تمرکز بر روی تقویت عزت نفس از طریق خودشناسی، پذیرش خود و تعیین مرزهای سالم در رابطه، میتواند به این افراد کمک کند تا احساس بهتری نسبت به خود و رابطه شان داشته باشند.
مشاوره با یک متخصص نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد.
یادمان باشد که عشق ورزیدن به خود، پیش شرط اصلی برای داشتن یک رابطه ی سالم و رضایت بخش است.
3. عدم برقراری ارتباط موثر:
اگر نتوانیم نیازها، خواستهها و احساسات خود را به طور واضح و با صداقت با طرف مقابل در میان بگذاریم، احتمالاً احساس کمبود خواهیم کرد. طرف مقابل نمیتواند ذهن ما را بخواند و اگر نیازهایمان را مطرح نکنیم، برآورده نخواهند شد. عدم برقراری ارتباط موثر میتواند منجر به سوء تفاهم ها، دلخوری ها و احساس تنهایی در رابطه شود. این افراد ممکن است به جای بیان مستقیم نیازهای خود، به طور غیرمستقیم و با کنایه صحبت کنند که این امر، طرف مقابل را سردرگم و کلافه می کند. یادگیری مهارت های ارتباطی، مانند گوش دادن فعال، همدلی و بیان احساسات به طور واضح و محترمانه، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند.
در ضمن، باید در مورد انتظارات خود از رابطه با طرف مقابل صحبت کنیم و به توافق برسیم. یک رابطه ی سالم بر پایه ی ارتباط شفاف و با صداقت بنا می شود.
4. عدم استقلال فردی:
وقتی تمام هویت و خوشحالی خود را در رابطه جستجو میکنیم، به شدت وابسته به طرف مقابل میشویم. این وابستگی میتواند باعث شود حتی در یک رابطه خوب هم احساس کمبود کنیم، زیرا آزادی و استقلال خود را از دست دادهایم. افرادی که استقلال فردی ندارند، ممکن است از ترس از دست دادن رابطه، از خواسته ها و علایق خود چشم پوشی کنند. آنها ممکن است تمام وقت و انرژی خود را صرف راضی نگه داشتن طرف مقابل کنند و به نیازهای خود بی توجه باشند.
این رفتار منجر به احساس خستگی، نارضایتی و کمبود در رابطه می شود. حفظ استقلال فردی، داشتن علایق و سرگرمی های شخصی و وقت گذراندن با دوستان و خانواده، به حفظ تعادل و شادابی در رابطه کمک می کند.
یادمان باشد که یک رابطه ی سالم، مکمل زندگی است، نه جایگزین آن.
5. تمرکز بر روی کمبودها به جای داشته ها:
گاهی اوقات، به جای اینکه بر روی جنبههای مثبت رابطه تمرکز کنیم، تمام توجه خود را معطوف به کمبودها و نقاط ضعف میکنیم. این تمرکز منفی میتواند باعث شود حتی در یک رابطه عالی هم احساس کمبود کنیم. این افراد ممکن است دائماً به دنبال نقص ها و اشتباهات طرف مقابل باشند و از این طریق، احساس ناامنی خود را تسکین دهند. آنها ممکن است رابطه ی خود را با روابط دیگران مقایسه کنند و به این نتیجه برسند که چیزی کم دارند. تلاش برای قدردانی از داشته ها و تمرکز بر روی جنبه های مثبت رابطه، میتواند به تغییر این نگرش کمک کند. در ضمن، باید به یاد داشته باشیم که هیچ رابطه ای کامل نیست و همه ی روابط دارای نقاط ضعف و قوت هستند. یادمان باشد که دیدن نیمه پر لیوان، کلید خوشبختی در رابطه است.
6. حل نشده بودن مسائل گذشته:
تجربیات دردناک گذشته، مخصوصا در روابط قبلی، میتوانند بر روابط فعلی ما سایه بیفکنند. اگر مسائل حل نشدهای از گذشته داشته باشیم، ممکن است این مسائل را در رابطه فعلی خود تکرار کنیم و احساس کمبود کنیم. این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه، الگوهای رفتاری ناسالم روابط گذشته را در رابطه فعلی خود تکرار کنند. آنها ممکن است به دلیل ترس از تکرار تجربه های دردناک گذشته، در رابطه فعلی خود محتاط و محافظه کار باشند. مشاوره با یک متخصص میتواند به این افراد کمک کند تا مسائل گذشته را حل کنند و الگوهای رفتاری سالم تری را در روابط خود ایجاد کنند. در ضمن، باید به خودمان اجازه دهیم تا سوگواری کنیم و از تجربه های گذشته درس بگیریم. یادمان باشد که رها کردن گذشته، پیش شرطی برای داشتن یک رابطه ی سالم و موفق در آینده است.
7. نیازهای عاطفی برآورده نشده در کودکی:
نیازهای عاطفی برآورده نشده در دوران کودکی، میتوانند تأثیر عمیقی بر روابط بزرگسالی ما داشته باشند.اگر در کودکی احساس دوست داشته نشدن، کافی نبودن یا دیده نشدن کردهایم، ممکن است این احساسات را در روابط خود تکرار کنیم و با وجود تلاش های طرف مقابل، باز هم احساس کمبود کنیم.این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه، به دنبال جبران کمبودهای عاطفی دوران کودکی در روابط خود باشند.آنها ممکن است انتظارات غیر واقع بینانه ای از طرف مقابل داشته باشند و انتظار داشته باشند که او تمام نیازهای عاطفی شان را برآورده کند.درمان و مشاوره میتواند به این افراد کمک کند تا نیازهای عاطفی خود را شناسایی کنند و راه های سالم تری برای برآورده کردن آنها پیدا کنند.
در ضمن، باید به خودمان یادآوری کنیم که مسئولیت برآورده کردن نیازهای عاطفی خود را بر عهده داریم و نباید این مسئولیت را به دوش طرف مقابل بیندازیم.
یادمان باشد که التیام زخم های کودکی، گامی مهم در جهت داشتن روابط سالم و رضایت بخش در بزرگسالی است.
8. مقایسه دائمی با دیگران:
دیدن روابط کاملا مطلوب دیگران در شبکه های اجتماعی یا شنیدن داستان های عاشقانه، میتواند باعث شود که رابطه خود را با آنها مقایسه کنیم و احساس کنیم چیزی کم داریم.باید به یاد داشته باشیم که هر رابطهای منحصر به فرد است و مقایسه کردن، منصفانه نیست.
این افراد ممکن است به طور مداوم، ظاهر رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه کنند و از این طریق، احساس ناامنی و نارضایتی کنند.آنها ممکن است به جای تمرکز بر روی جنبه های مثبت رابطه خود، بر روی کمبودها و نقاط ضعف آن تمرکز کنند.یادمان باشد که زندگی دیگران را نباید با فیلتر دیده شود و آنچه در شبکه های اجتماعی می بینیم، لزوماً واقعیت ندارد.
تمرکز بر روی قدردانی از داشته های خود و مقایسه نکردن با دیگران، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند.
یادمان باشد که هر رابطه ای منحصر به فرد است و زیبایی های خاص خود را دارد.
9. ترس از صمیمیت:
ترس از صمیمیت میتواند باعث شود که از ایجاد یک ارتباط عمیق و واقعی با طرف مقابل اجتناب کنیم. این اجتناب میتواند منجر به احساس تنهایی و کمبود در رابطه شود، حتی اگر از نظر ظاهری همه چیز خوب به نظر برسد. این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه، از نشان دادن آسیب پذیری و بیان احساسات واقعی خود اجتناب کنند. آنها ممکن است از ترس از صدمه دیدن، در رابطه خود فاصله ایجاد کنند. شناختن ریشه های این ترس و تلاش برای غلبه بر آن، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. مشاوره با یک متخصص نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. یادمان باشد که صمیمیت، عنصری کلیدی در یک رابطه ی سالم و رضایت بخش است.
10. عدم وجود اهداف مشترک:
اگر در زندگی و رابطه، اهداف مشترکی نداشته باشیم، ممکن است احساس کنیم که در جهات مختلفی حرکت میکنیم و از هم دور میشویم. این فاصله میتواند منجر به احساس کمبود و نارضایتی در رابطه شود. این افراد ممکن است در مورد آینده رابطه خود، دیدگاه های متفاوتی داشته باشند. آنها ممکن است برای رسیدن به اهداف شخصی خود، بدون در نظر گرفتن نیازها و خواسته های طرف مقابل، تلاش کنند. صحبت کردن در مورد اهداف و رویاهای مشترک و تلاش برای همسو کردن آنها، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که یک رابطه ی قوی، بر پایه ی اهداف و ارزش های مشترک بنا می شود.
11. عدم ابراز محبت کافی:
ابراز محبت، نه تنها به صورت کلامی، بلکه به صورت عملی نیز، برای حفظ صمیمیت و احساس نزدیکی در رابطه ضروری است. اگر به اندازه کافی به طرف مقابل محبت نکنیم، ممکن است او احساس دوست داشته نشدن و کمبود کند. این افراد ممکن است در بیان احساسات مثبت خود، دچار مشکل باشند. آنها ممکن است فکر کنند که طرف مقابل به طور خودکار می داند که دوستش دارند و نیازی به ابراز محبت نیست. یادگیری زبان عشق طرف مقابل و تلاش برای ابراز محبت به شیوه ای که برای او معنادار باشد، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که ابراز محبت، سوختی برای روشن نگه داشتن شعله عشق در رابطه است.
12. فقدان هیجان و تنوع:
روابط پس از مدتی ممکن است دچار روزمرگی شوند. اگر هیجان و تنوع در رابطه کم شود، ممکن است احساس کسالت و کمبود کنیم. تلاش برای ایجاد تجربههای جدید و هیجانانگیز میتواند به احیای رابطه کمک کند. این افراد ممکن است به دلیل مشغله های زندگی، فرصتی برای تفریح و سرگرمی در رابطه خود نداشته باشند. آنها ممکن است از امتحان کردن چیزهای جدید و خارج شدن از منطقه امن خود، بترسند. تلاش برای ایجاد تنوع و هیجان در رابطه، میتواند به جلوگیری از روزمرگی و افزایش صمیمیت کمک کند. یادمان باشد که یک رابطه ی شاد، پر از ماجراجویی و تجربه های جدید است.
13. نادیده گرفتن نیازهای جسمی:
صمیمیت جسمی نقش مهمی در احساس نزدیکی و رضایت در رابطه دارد. اگر نیازهای جسمی یکدیگر را نادیده بگیریم، ممکن است احساس کمبود و دوری کنیم. این افراد ممکن است به دلیل خستگی، استرس یا مشکلات جسمی، تمایلی به برقراری صمیمیت جسمی نداشته باشند. آنها ممکن است در مورد نیازهای جنسی خود با طرف مقابل صحبت نکنند و این امر، منجر به نارضایتی شود.
صحبت کردن در مورد نیازهای جنسی و تلاش برای برآورده کردن آنها، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که صمیمیت جسمی، بخشی مهم از یک رابطه ی سالم و کامل است.
14. عدم بخشش:
کینه توزی و عدم توانایی در بخشش اشتباهات گذشته، میتواند رابطه را مسموم کند. اگر نتوانیم طرف مقابل را به خاطر اشتباهاتش ببخشیم، ممکن است دائماً احساس رنجش و کمبود کنیم. این افراد ممکن است به طور مداوم، اشتباهات گذشته طرف مقابل را به او یادآوری کنند و از این طریق، او را مجازات کنند. آنها ممکن است به دلیل عدم بخشش، نتوانند به طور کامل به طرف مقابل اعتماد کنند. یادگیری هنر بخشش و رها کردن کینه توزی، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که بخشش، نه تنها به نفع طرف مقابل، بلکه به نفع خودمان نیز هست.
15. عدم وجود حریم خصوصی:
در حالی که صمیمیت مهم است، حفظ حریم خصوصی فردی نیز ضروری است. اگر در رابطه هیچ حریم خصوصی نداشته باشیم، ممکن است احساس خفگی و کمبود آزادی کنیم. این افراد ممکن است به طور مداوم، در حال چک کردن تلفن همراه یا شبکه های اجتماعی طرف مقابل باشند. آنها ممکن است بدون اجازه، وارد حریم شخصی طرف مقابل شوند. احترام گذاشتن به حریم خصوصی یکدیگر و دادن فضا به طرف مقابل، میتواند به حفظ تعادل در رابطه کمک کند. یادمان باشد که حریم خصوصی، عنصری مهم در یک رابطه ی سالم و پایدار است.
16. غرق شدن در کار و مشغله های دیگر:
اگر تمام وقت و انرژی خود را صرف کار و مشغلههای دیگر کنیم و زمانی برای با هم بودن و تقویت رابطه نگذاریم، ممکن است احساس کمبود و دوری کنیم. این افراد ممکن است به دلیل مشغله های زندگی، فرصتی برای گذراندن وقت با کیفیت با طرف مقابل نداشته باشند. آنها ممکن است به طور ناخودآگاه، رابطه خود را در اولویت پایین تری نسبت به سایر امور زندگی قرار دهند. اولویت دادن به رابطه و اختصاص دادن زمانی برای با هم بودن و انجام فعالیت های مشترک، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که یک رابطه ی قوی، نیازمند صرف وقت و انرژی است.
17. عدم حمایت عاطفی:
حمایت عاطفی از یکدیگر، به ویژه در زمانهای سخت، برای حفظ صمیمیت و اعتماد در رابطه ضروری است. اگر احساس کنیم که از طرف مقابل حمایت نمیشویم، ممکن است احساس تنهایی و کمبود کنیم. این افراد ممکن است در زمان های سخت، از طرف مقابل انتظار همدلی و حمایت داشته باشند، اما این انتظار برآورده نشود. آنها ممکن است به دلیل ترس از قضاوت شدن، از بیان احساسات خود با طرف مقابل اجتناب کنند. تلاش برای همدلی با طرف مقابل و ارائه حمایت عاطفی در زمان های سخت، میتواند به بهبود این وضعیت کمک کند. یادمان باشد که حمایت عاطفی، پایه و اساس یک رابطه ی پایدار و محکم است.
18. مشکلات مالی:
مشکلات مالی میتوانند فشار زیادی بر رابطه وارد کنند و منجر به استرس، بحث و جدل و احساس کمبود و نارضایتی شوند. این افراد ممکن است به دلیل مشکلات مالی، نتوانند نیازهای اساسی خود را برآورده کنند و این امر، منجر به ناامیدی و استرس شود. آنها ممکن است در مورد نحوه مدیریت پول، با طرف مقابل اختلاف نظر داشته باشند و این امر، منجر به بحث و جدل شود. صحبت کردن در مورد مشکلات مالی و تلاش برای یافتن راه حل های مشترک، میتواند به کاهش استرس و بهبود این وضعیت کمک کند. مشاوره مالی نیز میتواند در این زمینه بسیار مفید باشد. یادمان باشد که یک رابطه ی سالم، میتواند از پس مشکلات مالی نیز برآید.
19. دخالت اطرافیان:
دخالت خانواده و دوستان در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و اختلاف شود. اگر اجازه دهیم دیگران در رابطه ما دخالت کنند، ممکن است احساس کنیم که کنترل رابطه را از دست دادهایم و احساس کمبود کنیم. این افراد ممکن است به دلیل فشار خانواده یا دوستان، مجبور به انجام کارهایی شوند که با میل خودشان مطابقت ندارد. آنها ممکن است به جای گوش دادن به صدای قلب خود، به نصیحت های دیگران گوش دهند و این امر، منجر به نارضایتی شود. تعیین مرزهای مشخص با اطرافیان و جلوگیری از دخالت آنها در رابطه، میتواند به حفظ استقلال و صمیمیت در رابطه کمک کند. یادمان باشد که رابطه ی ما، متعلق به خودمان است و نباید اجازه دهیم دیگران برایمان تصمیم بگیرند.
20. عدم قدردانی:
اگر از تلاش ها و محبت های طرف مقابل قدردانی نکنیم، ممکن است او احساس کند که نادیده گرفته می شود و زحماتش دیده نمی شود. این امر میتواند منجر به احساس کمبود و نارضایتی در رابطه شود. این افراد ممکن است به طور خودکار، از طرف مقابل انتظار انجام کارهای خاصی را داشته باشند و از او تشکر نکنند. آنها ممکن است به دلیل خستگی یا استرس، فراموش کنند که از طرف مقابل قدردانی کنند. تلاش برای قدردانی از تلاش ها و محبت های طرف مقابل، میتواند به تقویت صمیمیت و قدردانی در رابطه کمک کند. یادمان باشد که یک تشکر ساده، میتواند تاثیر زیادی بر احساسات طرف مقابل داشته باشد.
21. ابتلا به افسردگی یا اضطراب:
گاهی اوقات، احساس کمبود و نارضایتی در رابطه، ناشی از مشکلات روانی مانند افسردگی یا اضطراب است. در این صورت، مراجعه به یک متخصص و دریافت درمان، ضروری است. این افراد ممکن است به دلیل افسردگی یا اضطراب، نتوانند از جنبه های مثبت رابطه خود لذت ببرند. آنها ممکن است به طور مداوم، احساس ناامیدی، غمگینی و کمبود انرژی داشته باشند. درمان افسردگی و اضطراب، میتواند به بهبود این وضعیت و افزایش رضایت از رابطه کمک کند. یادمان باشد که سلامت روان، اولویت مهمی است و نباید از کمک گرفتن در این زمینه، خجالت بکشیم.







یکی از چیزایی که توی رابطه من اتفاق افتاد، همون قضیه انتظارات غیرواقع بینانه بود. فکر میکردم عشق واقعی همش باید شبیه فیلما باشه. بعد میدیدم طرف مثلا یه روز حوصله حرف زدن نداره، کلی ناراحت میشدم. تازه بعدا فهمیدم آدمای واقعی انرژی بی نهایت ندارن. هرچقدر زودتر بپذیریم که آدمها کامل نیستن، زندگی راحت تر میشه.
یه نکته دیگه، اینترنت و شبکه های اجتماعی خیلی وقتا ذهن رو گمراه میکنه. من خودم دوتا سه تا پست میدیدم از زوجایی که همیشه خوشحالن، بعد میرفتم تو ذهنم مقایسه میکردم با رابطه خودم. بعدش فهمیدم اونا فقط لحظه های خوبش رو نشون میدن، ولی زندگی واقعی فراز و نشیب داره.