زناشویی

چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس می‌کنیم هیچ‌کدام تغییر نمی‌کنیم؟

بهبود روابط زناشویی احساس گیر افتادن در یک الگوهای تکراری در روابط عاشقانه، تجربه‌ای ناخوشایند و البته رایج است. بارها تلاش می‌کنیم، حرف می‌زنیم، گلایه می‌کنیم اما به نظر می‌رسد هیچ‌چیز تکان نمی‌خورد. چرا این اتفاق می‌افتد؟ چه عواملی مانع از تغییر و رشد در یک رابطه می‌شوند؟ در این مقاله به بررسی 19 نکته مهم می‌پردازیم که می‌توانند توضیح دهند چرا گاهی در روابط عاشقانه، هر دو طرف احساس می‌کنند هیچ‌کدام تغییر نمی‌کنند و رابطه در یک سیکل معیوب گرفتار شده است:

  • 🌐

    عدم تمایل واقعی به تغییر:

    شاید به زبان بخواهیم تغییر کنیم، اما در عمل، حاضر نیستیم از منطقه امن خود خارج شویم.
  • 🌐

    تمرکز بر تغییر طرف مقابل:

    بیشتر انرژی خود را صرف تغییر دادن پارتنر می‌کنیم و از خودمان غافل می‌شویم.

ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐

    انتظارات غیرواقعی:

    توقع داریم پارتنرمان به طور کامل مطابق میل ما شود و این غیرممکن است.
  • 🌐

    ترس از آسیب‌پذیری:

    می‌ترسیم نقاط ضعف خود را نشان دهیم و این ترس مانع از صمیمیت و تغییر می‌شود.
  • 🌐

    کمبود مهارت‌های ارتباطی:

    بلد نیستیم چگونه به درستی و سازنده با یکدیگر صحبت کنیم و مشکلات را حل کنیم.
  • 🌐

    عدم درک نیازهای طرف مقابل:

    نمی‌دانیم پارتنرمان واقعا به چه چیزی نیاز دارد و چگونه می‌توانیم به او کمک کنیم.
  • 🌐

    پافشاری بر الگوهای قدیمی:

    ناخودآگاه رفتارهای مخرب گذشته را تکرار می‌کنیم.
  • 🌐

    ترس از دست دادن:

    می‌ترسیم اگر تغییر کنیم، پارتنرمان دیگر ما را دوست نداشته باشد.
  • 🌐

    عدم وجود مرزهای سالم:

    اجازه می‌دهیم طرف مقابل به حریم شخصی ما تجاوز کند و این منجر به نارضایتی می‌شود.
  • 🌐

    مقایسه با دیگران:

    رابطه خود را با روابط دیگران مقایسه می‌کنیم و این مقایسه، احساس نارضایتی را تشدید می‌کند.
  • 🌐

    نداشتن اهداف مشترک:

    در زندگی اهداف متفاوتی داریم و این تفاوت، باعث ایجاد فاصله بین ما می‌شود.
  • 🌐

    عدم پذیرش مسئولیت:

    هیچ‌کدام از ما مسئولیت اشتباهات خود را نمی‌پذیریم و همیشه دیگری را مقصر می‌دانیم.
  • 🌐

    فراموش کردن نکات مثبت:

    فقط روی نکات منفی رابطه تمرکز می‌کنیم و نکات مثبت را نادیده می‌گیریم.
  • 🌐

    وجود مشکلات حل‌نشده گذشته:

    مشکلات گذشته هنوز حل نشده‌اند و مانع از پیشرفت رابطه می‌شوند.
  • 🌐

    عدم وجود حمایت عاطفی:

    از طرف پارتنرمان حمایت عاطفی دریافت نمی‌کنیم و احساس تنهایی می‌کنیم.
  • 🌐

    عدم وجود صمیمیت جسمی:

    رابطه جنسی رضایت‌بخشی نداریم و این باعث ایجاد فاصله عاطفی می‌شود.

رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐

    فشار و استرس‌های بیرونی:

    فشارهای کاری، مالی یا خانوادگی باعث ایجاد تنش در رابطه می‌شود.
  • 🌐

    وجود مشکلات اساسی شخصیتی:

    مشکلات شخصیتی حل‌نشده هر کدام از طرفین، رابطه را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
  • 🌐

    گذشت زمان و فرسودگی عاطفی:

    گاهی صرفا زمان باعث می‌شود احساسات کمرنگ شوند و نیاز به تلاش بیشتری باشد.

این عوامل می‌توانند به صورت ترکیبی در یک رابطه وجود داشته باشند و مانع از تغییر و رشد شوند. شناخت این عوامل، اولین قدم برای ایجاد تغییرات مثبت در رابطه است.

چرا گاهی در روابط عاشقانه، احساس می‌کنیم که هیچ‌کدام از طرفین تغییر نمی‌کنند؟

1. توقعات غیر واقعی از تغییر

گاهی اوقات، ما تصورات نادرستی از میزان و سرعت تغییر در افراد داریم. انتظار داریم طرف مقابل به سرعت و به شکلی که ما می‌خواهیم تغییر کند، در حالی که تغییرات واقعی زمان‌بر و تدریجی هستند. این توقعات غیرواقعی می‌توانند منجر به ناامیدی و احساس بن‌بست در رابطه شوند. تغییر یک فرایند شخصی است و نمی‌توان آن را به کسی تحمیل کرد. به جای تمرکز بر تغییر دادن طرف مقابل، باید بر پذیرش و درک او تمرکز کرد. به یاد داشته باشیم که هر فردی دارای ویژگی‌ها و ارزش‌های منحصر به فرد خود است. تلاش برای تغییر بنیادین شخصیت یک فرد، معمولا به شکست منجر می‌شود. تغییر باید از درون فرد بجوشد، نه اینکه از بیرون به او تحمیل شود.

2. عدم تمایل واقعی به تغییر

شاید یکی از طرفین یا هر دوی آنها واقعاً تمایلی به تغییر نداشته باشند. آنها ممکن است به وضعیت موجود راحت باشند و یا فکر کنند که نیازی به تغییر نیست. این عدم تمایل می‌تواند ناشی از ترس از ناشناخته‌ها، محافظت از خود، یا اعتقاد به درست بودن رفتارهای فعلی باشد. اگر هیچ‌کدام از طرفین تمایلی به انعطاف‌پذیری نداشته باشند، رابطه به یک بن‌بست می‌رسد. تغییر زمانی رخ می‌دهد که فرد واقعاً بخواهد و دلیلی برای آن داشته باشد. گاهی اوقات، افراد تصور می‌کنند که در حال تغییر هستند، اما در واقع فقط رفتارهای سطحی را تغییر می‌دهند. تغییر واقعی نیازمند خودآگاهی و تلاش آگاهانه برای بهبود است. اگر طرف مقابل واقعاً نمی‌خواهد تغییر کند، اصرار بیش از حد می‌تواند نتیجه معکوس داشته باشد.

3. الگوهای رفتاری تکراری

روابط اغلب در الگوهای رفتاری تکراری گیر می‌کنند. این الگوها می‌توانند شامل مشاجرات همیشگی، سکوت‌های طولانی، یا عدم ابراز احساسات باشند. این الگوها به مرور زمان تقویت می‌شوند و شکستن آنها دشوار می‌شود. برای خروج از این الگوها، نیاز به آگاهی، تلاش آگاهانه و ایجاد رفتارهای جدید است. شناسایی الگوهای مخرب اولین قدم برای تغییر است. مشاوره زوج‌درمانی می‌تواند به شناسایی و شکستن این الگوها کمک کند. تغییر الگوهای رفتاری نیازمند صبر و پشتکار است. به یاد داشته باشیم که هیچ تغییری یک شبه رخ نمی‌دهد.

4. عدم مهارت‌های ارتباطی موثر

ارتباط موثر کلید حل بسیاری از مشکلات در روابط است. اگر طرفین نتوانند به درستی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، سوءتفاهم‌ها و تعارض‌ها افزایش می‌یابد. عدم توانایی در بیان احساسات، گوش ندادن فعال، و انتقاد کردن به جای ارائه بازخورد سازنده، از جمله موانع ارتباطی هستند. یادگیری مهارت‌های ارتباطی موثر می‌تواند به بهبود چشمگیر روابط کمک کند. گوش دادن فعال به حرف‌های طرف مقابل، بدون قضاوت و پیش‌داوری، بسیار مهم است. بیان احساسات به صورت واضح و با صداقت، از سوءتفاهم‌ها جلوگیری می‌کند. انتقاد سازنده به جای سرزنش، می‌تواند به بهبود رفتارها کمک کند. صحبت کردن در مورد انتظارات و نیازها، از بروز مشکلات جلوگیری می‌کند.

5. ترس از آسیب‌پذیری

در بسیاری از روابط، افراد از آسیب‌پذیر بودن می‌ترسند. آنها نمی‌خواهند ضعف‌های خود را نشان دهند و یا از احساسات واقعی خود صحبت کنند. این ترس می‌تواند ناشی از تجربیات گذشته، ترس از طرد شدن، یا عدم اعتماد باشد. بدون آسیب‌پذیری، صمیمیت واقعی در رابطه شکل نمی‌گیرد. ابراز احساسات و به اشتراک گذاشتن ترس‌ها و نگرانی‌ها، می‌تواند به ایجاد پیوند عمیق‌تری بین طرفین کمک کند. آسیب‌پذیری نیازمند شجاعت و اعتماد است. ایجاد یک فضای امن و حمایتی در رابطه، می‌تواند به کاهش ترس از آسیب‌پذیری کمک کند. به یاد داشته باشیم که همه ما آسیب‌پذیر هستیم و این بخشی از انسان بودن است.

6. عدم درک نیازهای یکدیگر

گاهی اوقات، طرفین درک درستی از نیازهای یکدیگر ندارند. آنها ممکن است فکر کنند که می‌دانند طرف مقابل چه می‌خواهد، اما در واقع بر اساس فرضیات خود عمل می‌کنند. عدم درک نیازها می‌تواند منجر به نارضایتی و احساس عدم توجه شود. صحبت کردن در مورد نیازها و انتظارات، و پرسیدن از طرف مقابل در مورد نیازهای او، بسیار مهم است. نیازهای عاطفی، جسمی، فکری، و اجتماعی از جمله نیازهایی هستند که باید در یک رابطه مورد توجه قرار گیرند. به یاد داشته باشیم که نیازهای افراد در طول زمان تغییر می‌کنند. تلاش برای برآورده کردن نیازهای یکدیگر، نشان‌دهنده تعهد و عشق است. عدم برآورده شدن نیازها می‌تواند منجر به احساس تنهایی و ناامیدی در رابطه شود.

7. مشکلات حل نشده گذشته

مشکلات حل نشده گذشته می‌توانند مانند باری سنگین بر دوش رابطه باشند. این مشکلات می‌توانند باعث ایجاد کینه و رنجش شوند و مانع از پیشرفت رابطه شوند. پرداختن به مشکلات گذشته و حل آنها، ضروری است. این کار می‌تواند از طریق گفتگو، مشاوره، یا حتی بخشش انجام شود. نادیده گرفتن مشکلات گذشته، آنها را از بین نمی‌برد، بلکه آنها را عمیق‌تر می‌کند. بخشیدن طرف مقابل (و خودمان) می‌تواند به رهایی از بار گذشته کمک کند. گاهی اوقات، نیاز به کمک یک متخصص برای حل مشکلات گذشته وجود دارد. به یاد داشته باشیم که گذشته را نمی‌توان تغییر داد، اما می‌توان از آن درس گرفت. تمرکز بر حال و آینده، می‌تواند به بهبود رابطه کمک کند.

8. نادیده گرفتن نشانه‌های هشداردهنده

در بسیاری از روابط، نشانه‌های هشداردهنده‌ای وجود دارد که نشان می‌دهند رابطه در مسیر درستی پیش نمی‌رود. این نشانه‌ها می‌توانند شامل افزایش مشاجرات، کاهش صمیمیت، یا عدم تمایل به گذراندن وقت با یکدیگر باشند. نادیده گرفتن این نشانه‌ها می‌تواند منجر به وخیم‌تر شدن اوضاع شود. توجه به نشانه‌های هشداردهنده و اقدام به موقع، می‌تواند از بروز مشکلات جدی‌تر جلوگیری کند. صحبت کردن با طرف مقابل در مورد نگرانی‌ها، می‌تواند به حل مشکلات کمک کند. گاهی اوقات، نیاز به کمک یک متخصص برای ارزیابی و حل مشکلات رابطه وجود دارد. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطه‌ای بی‌نقص نیست، اما توجه به نشانه‌های هشداردهنده ضروری است. نادیده گرفتن نشانه‌ها، مانند نادیده گرفتن یک بیماری است که به مرور زمان وخیم‌تر می‌شود.

9. عدم حمایت عاطفی

حمایت عاطفی یکی از ارکان اصلی یک رابطه سالم است. اگر طرفین از یکدیگر حمایت عاطفی نکنند، احساس تنهایی و عدم توجه خواهند کرد. حمایت عاطفی می‌تواند شامل گوش دادن به حرف‌های طرف مقابل، ابراز همدلی، ارائه تشویق و امیدواری، و کمک به حل مشکلات باشد. ازدواج - رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت، علاقه - روانشناسی مهارت های ارتباطی دختران و پسران عدم حمایت عاطفی می‌تواند منجر به کاهش اعتماد به نفس و احساس ناامیدی شود. ابراز محبت و قدردانی، نشان‌دهنده حمایت عاطفی است. مهارت رابطه زناشویی با همسر -شناخت مردان و زنان - عشق محبت به یاد داشته باشیم که حمایت عاطفی نیازمند حضور فعال و همدلانه است. عدم حمایت عاطفی می‌تواند به مرور زمان باعث سرد شدن رابطه شود. تلاش برای حمایت عاطفی از یکدیگر، نشان‌دهنده تعهد و عشق است.

10. انتظارات جنسی برآورده نشده

صمیمیت جنسی بخش مهمی از یک رابطه عاشقانه است. اگر انتظارات جنسی طرفین برآورده نشود، می‌تواند منجر به نارضایتی و احساس جدایی شود. صحبت کردن در مورد نیازها و خواسته‌های جنسی، ضروری است. این کار می‌تواند به افزایش صمیمیت و رضایت جنسی کمک کند. عدم رضایت جنسی می‌تواند بر سایر جنبه‌های رابطه نیز تأثیر منفی بگذارد. به یاد داشته باشیم که صمیمیت جنسی نیازمند ارتباط، اعتماد، و احترام متقابل است. تلاش برای برآورده کردن نیازهای جنسی یکدیگر، نشان‌دهنده تعهد و عشق است. عدم رضایت جنسی می‌تواند منجر به خیانت و پایان رابطه شود. مشاوره جنسی می‌تواند به حل مشکلات جنسی در رابطه کمک کند.

11. سوء استفاده (عاطفی، کلامی، فیزیکی)

سوء استفاده در هر شکلی (عاطفی، کلامی، فیزیکی) مخرب و غیرقابل قبول است. اگر در رابطه‌ای سوء استفاده وجود داشته باشد، هیچ امیدی به تغییر و بهبود وجود ندارد. سوء استفاده می‌تواند باعث آسیب‌های جدی روحی و جسمی شود. اگر در رابطه‌ای سوء استفاده وجود دارد، باید فوراً کمک بگیرید. هیچ‌کس نباید سوء استفاده را تحمل کند. سوء استفاده‌گران به ندرت تغییر می‌کنند. حفظ سلامت و امنیت خود، اولویت اصلی است. خارج شدن از یک رابطه سوء استفاده‌گرانه، ممکن است دشوار باشد، اما ضروری است.

12. دخالت‌های دیگران

دخالت خانواده، دوستان، و دیگران در رابطه می‌تواند باعث ایجاد تنش و مشکل شود. این دخالت‌ها می‌توانند شامل ارائه نصیحت‌های ناخواسته، انتقاد کردن از طرف مقابل، یا ایجاد رقابت بین طرفین باشند. حفظ مرزها و جلوگیری از دخالت‌های بی‌جا، ضروری است. طرفین باید در مورد مسائل مربوط به رابطه خود، خودشان تصمیم بگیرند. حمایت از یکدیگر در برابر دخالت‌های دیگران، نشان‌دهنده تعهد و عشق است. به یاد داشته باشیم که رابطه ما، بین ما و شریک زندگی‌مان است و نه کس دیگری. دخالت‌های بی‌جا می‌تواند باعث ایجاد اختلاف و جدایی شود. صحبت کردن با دیگران در مورد مرزها و انتظارات، می‌تواند از دخالت‌های آینده جلوگیری کند.

13. عدم وجود اهداف مشترک

اگر طرفین اهداف مشترکی نداشته باشند، ممکن است احساس کنند که در مسیرهای متفاوتی پیش می‌روند. این موضوع می‌تواند منجر به احساس جدایی و عدم ارتباط شود. صحبت کردن در مورد اهداف و برنامه‌های آینده، و تلاش برای یافتن اهداف مشترک، ضروری است. اهداف مشترک می‌تواند شامل اهداف شغلی، مالی، خانوادگی، یا شخصی باشد. کار کردن با یکدیگر برای رسیدن به اهداف مشترک، می‌تواند رابطه را تقویت کند. به یاد داشته باشیم که اهداف مشترک باید واقع‌بینانه و قابل دستیابی باشند. عدم وجود اهداف مشترک می‌تواند منجر به احساس پوچی و بی‌هدفی در رابطه شود. تلاش برای ایجاد یک زندگی مشترک معنادار، نیازمند داشتن اهداف مشترک است.

14. مقایسه رابطه با دیگران

مقایسه رابطه خود با روابط دیگران، یک اشتباه بزرگ است. هر رابطه‌ای منحصر به فرد است و مقایسه کردن آن با دیگران، فقط باعث ایجاد نارضایتی و احساس ناکافی بودن می‌شود. به جای مقایسه، باید بر نقاط قوت رابطه خود تمرکز کرد. هر رابطه‌ای چالش‌ها و مشکلات خاص خود را دارد. شبکه‌های اجتماعی اغلب تصویری غیر واقعی از روابط دیگران ارائه می‌دهند. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطه‌ای بی‌نقص نیست. تمرکز بر رشد و بهبود رابطه خود، به جای مقایسه با دیگران، بسیار مهم‌تر است. مقایسه کردن، سم رابطه است.

15. فقدان سرگرمی و تفریح

اگر در رابطه‌ای سرگرمی و تفریح وجود نداشته باشد، می‌تواند به مرور زمان کسل‌کننده و یکنواخت شود. این موضوع می‌تواند منجر به کاهش صمیمیت و احساس دلزدگی شود. تلاش برای انجام فعالیت‌های سرگرم‌کننده و تفریحی با یکدیگر، ضروری است. این فعالیت‌ها می‌تواند شامل رفتن به سینما، سفر کردن، ورزش کردن، یا انجام هر کاری باشد که هر دوی شما از آن لذت می‌برید. خندیدن و داشتن اوقات خوش با یکدیگر، می‌تواند رابطه را تقویت کند. به یاد داشته باشیم که سرگرمی و تفریح نیازمند خلاقیت و برنامه‌ریزی است. عدم وجود سرگرمی و تفریح می‌تواند منجر به احساس رکود و بی‌حوصلگی در رابطه شود. تلاش برای زنده نگه داشتن هیجان و تازگی در رابطه، ضروری است. سرگرمی و تفریح، چاشنی رابطه هستند.

16. مشکلات مالی

مشکلات مالی می‌تواند فشار زیادی بر روابط وارد کند. نگرانی در مورد پول، می‌تواند باعث ایجاد تنش و مشاجره شود. صحبت کردن در مورد مسائل مالی و برنامه‌ریزی برای آینده، ضروری است. این کار می‌تواند به کاهش استرس و ایجاد امنیت مالی کمک کند. مدیریت مشترک امور مالی، نیازمند همکاری و توافق است. به یاد داشته باشیم که پول، همه چیز نیست، اما می‌تواند تأثیر زیادی بر روابط داشته باشد. عدم مدیریت صحیح امور مالی می‌تواند منجر به اختلافات جدی و حتی جدایی شود. تلاش برای رسیدن به استقلال مالی، می‌تواند به کاهش وابستگی و افزایش اعتماد به نفس کمک کند. مشاوره مالی می‌تواند به حل مشکلات مالی در رابطه کمک کند.

17. انتظارات غیر منطقی از نقش‌های جنسیتی

انتظارات غیر منطقی از نقش‌های جنسیتی می‌تواند باعث ایجاد فشار و نارضایتی در رابطه شود. اگر یکی از طرفین یا هر دوی آنها، به نقش‌های سنتی جنسیتی پایبند باشند، ممکن است نتوانند نیازهای یکدیگر را برآورده کنند. صحبت کردن در مورد انتظارات و باورهای مربوط به نقش‌های جنسیتی، ضروری است. این کار می‌تواند به ایجاد درک متقابل و انعطاف‌پذیری کمک کند. تقسیم وظایف و مسئولیت‌ها باید بر اساس توانایی‌ها و تمایلات فردی باشد، نه جنسیت. به یاد داشته باشیم که نقش‌های جنسیتی در حال تغییر هستند و هیچ فرمول ثابتی برای خوشبختی وجود ندارد. عدم انعطاف‌پذیری در مورد نقش‌های جنسیتی می‌تواند منجر به تبعیض و نارضایتی شود. تلاش برای ایجاد یک رابطه برابر و عادلانه، نیازمند آگاهی و تلاش آگاهانه است. رها کردن نقش‌های سنتی جنسیتی می‌تواند به آزادی و خودشکوفایی بیشتر منجر شود.

18. عدم خودآگاهی

فقدان خودآگاهی می‌تواند مانع بزرگی برای تغییر و بهبود در روابط باشد. اگر فردی از نقاط قوت و ضعف خود آگاه نباشد، نمی‌تواند رفتارهای خود را اصلاح کند و به یک شریک زندگی بهتر تبدیل شود. تلاش برای افزایش خودآگاهی، ضروری است. این کار می‌تواند از طریق خودکاوی، مشاوره، یا دریافت بازخورد از دیگران انجام شود. خودآگاهی به فرد کمک می‌کند تا الگوهای رفتاری مخرب خود را شناسایی کند و برای تغییر آنها تلاش کند. به یاد داشته باشیم که خودآگاهی یک فرایند مستمر است و نیاز به تلاش و تعهد دارد. فقدان خودآگاهی می‌تواند منجر به تکرار اشتباهات و آسیب رساندن به رابطه شود. تلاش برای شناخت خود، کلید داشتن روابط سالم و رضایت‌بخش است. خودآگاهی، سفر به درون خود است.

19. عدم تلاش برای حل مشکلات

شاید ساده‌ترین دلیل این باشد که هیچ‌کدام از طرفین واقعا برای حل مشکلات تلاش نمی‌کنند. آنها ممکن است از گفتگو و مواجهه با مشکلات اجتناب کنند، یا به سادگی فکر کنند که مشکلات خود به خود حل خواهند شد. حل مشکلات نیازمند تلاش آگاهانه، گفتگو، و مصالحه است. نادیده گرفتن مشکلات، آنها را از بین نمی‌برد، بلکه آنها را عمیق‌تر می‌کند. به یاد داشته باشیم که هیچ رابطه‌ای بدون مشکل نیست، اما مهم این است که برای حل مشکلات تلاش کنیم. عدم تلاش برای حل مشکلات می‌تواند منجر به فروپاشی رابطه شود. تلاش برای حفظ رابطه، نشان‌دهنده تعهد و عشق است. حل مشکلات، هنر زندگی مشترک است.

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. من یه مدت فکر می کردم مشکل از همسرمه تا این که فهمیدم خودم هم تو یه دایره بسته گیر کردم و تغییر نکردم، باهم دیگه تصمیم گرفتیم قدم کوچیک برداریم…

    دقیقا همون حس گیر کردن رو توی رابطه قبلی داشتم که بعد فهمیدم بیشتر از اینکه بخواد اون عوض شه من باید خودمو عوض میکردم…

    این مطلب یه آینه بود واسه من که ببینم چقدر تو روابطم به جای تغییر خودم دنبال تغییر دیگرانم…

    یه دوره مدام همسرم رو مقصر می دونستم تا چند ماه پیش که متوجه شدم خودم هم تو الگوهام مونده بودم…

    تازه دارم میفهمم چرا همیشه حس می کردم تو رابطه نمونده، این نوشته برام یادآوریه که تغییر از خودم شروع میشه…

    پسرخالم همش میگه من ایرادشم رو نمیبینم ولی خودم تو رابطم تازه فهمیدم آدم چقدر راحت میتونه کور باشه به اشتباهات خودش…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا