چرا گاهی در روابط عاشقانه احساس میکنیم که همه چیز به دست زمان سپرده شده؟
آیا تا به حال در رابطهای بودهاید که احساس کنید گویی همه چیز در حالت تعلیق قرار گرفته و پیشرفت یا تغییری در آن رخ نمیدهد؟ این حس که انگار سرنوشت رابطه به دست زمان سپرده شده، تجربهای رایج است که میتواند ناشی از عوامل متعددی باشد. در اینجا به بررسی 17 نکتهای میپردازیم که ممکن است در این احساس نقش داشته باشند:
- 🌐فقدان ارتباط مؤثر: وقتی نمیتوانیم به درستی با شریک عاطفی خود ارتباط برقرار کنیم و نیازها و خواستههایمان را بیان کنیم، رابطه راکد میشود.
- 🌐برآورده نشدن نیازهای اساسی: اگر نیازهای اساسی ما در رابطه (مانند امنیت، محبت، یا احترام) برآورده نشوند، ممکن است احساس کنیم که رابطه رو به جلو حرکت نمیکند.
- 🌐عدم تطابق ارزشها و اهداف: وقتی ارزشها و اهداف بلندمدت ما با شریک عاطفیمان همسو نیستند، ممکن است در پیشرفت رابطه تردید داشته باشیم.
- 🌐وجود مشکلات حلنشده: مشکلات و اختلافات حلنشده میتوانند به مرور زمان روی هم انباشته شده و مانع از پیشرفت رابطه شوند.
- 🌐تکرار الگوهای رفتاری مخرب: اگر الگوهای رفتاری مخرب (مانند جر و بحثهای دائمی یا بیاعتمادی) در رابطه تکرار شوند، ممکن است احساس کنیم که در یک چرخه معیوب گیر افتادهایم.
- 🌐فشار خارجی: فشارهای خارجی (مانند مشکلات خانوادگی، شغلی، یا مالی) میتوانند بر رابطه تاثیر گذاشته و پیشرفت آن را کند کنند.
- 🌐وابستگی بیش از حد: وابستگی بیش از حد به شریک عاطفی میتواند باعث شود از ترس از دست دادن او، از بیان نیازها و خواستههای خود اجتناب کنیم.
- 🌐عدم تلاش برای رشد فردی: وقتی هر دو طرف رابطه تلاشی برای رشد و بهبود فردی نمیکنند، ممکن است رابطه دچار رکود شود.
- 🌐پذیرش شرایط موجود به جای تلاش برای تغییر: گاهی به جای تلاش برای بهبود رابطه، شرایط موجود را میپذیریم و به انتظار مینشینیم تا زمان همه چیز را حل کند.
- 🌐نگرانی از قضاوت دیگران: ترس از قضاوت دیگران میتواند باعث شود از تصمیمگیریهای قاطع در مورد رابطه اجتناب کنیم.
- 🌐تجربیات تلخ گذشته: تجربیات تلخ گذشته در روابط قبلی میتواند بر روابط فعلی تاثیر گذاشته و باعث تردید و احتیاط بیش از حد شود.
- 🌐عدم شناخت کافی از خود: وقتی شناخت کافی از نیازها، ارزشها و خواستههای خود نداریم، ممکن است در انتخاب شریک عاطفی و پیشبرد رابطه دچار اشتباه شویم.
- 🌐فرار از مسئولیت: گاهی به جای پذیرش مسئولیت نقش خود در رابطه، ترجیح میدهیم همه چیز را به دست زمان بسپاریم.
- 🌐اهمیت ندادن به نیازهای عاطفی خود و طرف مقابل: برآورده نکردن نیازهای یکدیگر باعث می شود احساس کنید در رابطه به دست فراموشی سپرده شده اید.
- 🌐مقایسه رابطه خود با روابط دیگران: مقایسه رابطه خود با روابط دیگران میتواند باعث ایجاد انتظارات غیر واقعی و احساس ناامیدی شود.
این عوامل میتوانند به صورت مجزا یا ترکیبی عمل کرده و این حس را در ما ایجاد کنند که گویی سرنوشت رابطه به دست زمان سپرده شده است.
شناخت این عوامل اولین قدم برای تغییر این وضعیت است.


در این حالت، ممکن است به طور ناخودآگاه سرعت پیشرفت رابطه را کاهش دهیم و به خودمان بگوییم که “باید منتظر بمانیم و ببینیم چه میشود”.
این رفتار میتواند باعث سردرگمی و ناراحتی طرف مقابل شود.
4. مشغولیت زیاد
گاهی اوقات، زندگی آنقدر پرمشغله است که وقت و انرژی کافی برای سرمایهگذاری در رابطه را نداریم.
فشار کاری، تحصیل، مسئولیتهای خانوادگی و سایر عوامل میتوانند باعث شوند که رابطه در اولویتهای پایینتری قرار گیرد. در این شرایط، ممکن است احساس کنیم که مجبوریم رابطه را به دست زمان بسپاریم تا زمانی که شرایط بهتری فراهم شود. باید در این شرایط با طرف مقابل خود صادق باشیم و به او اطمینان دهیم که به رابطه اهمیت میدهیم.
5. عدم آمادگی برای مراحل بعدی
شاید هنوز برای برداشتن گامهای بعدی در رابطه (مانند ازدواج، بچهدار شدن یا نقل مکان با هم) آماده نباشیم. این عدم آمادگی میتواند ناشی از عوامل مالی، شخصی یا اجتماعی باشد. در این حالت، ممکن است به طور ناخودآگاه سرعت پیشرفت رابطه را کاهش دهیم تا زمانی که احساس کنیم آماده هستیم. باید در این مورد با طرف مقابل خود صحبت کنیم و انتظارات او را درک کنیم.
6. ترس از شکست
ترس از اینکه رابطه به شکست منجر شود، میتواند باعث شود که از سرمایهگذاری کامل در آن خودداری کنیم. این ترس میتواند ناشی از تجربیات گذشته، دیدن شکستهای دیگران یا باورهای منفی درباره روابط باشد. در این شرایط، ممکن است به خودمان بگوییم که “باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا رابطه دوام میآورد یا نه”. این رویکرد میتواند باعث ایجاد فاصله و عدم صمیمیت در رابطه شود.
7. عدم شناخت کافی از خود
اگر شناخت کافی از خود و نیازهایمان نداشته باشیم، ممکن است نتوانیم به طور موثر در رابطه حضور داشته باشیم. در این حالت، ممکن است نتوانیم به درستی تشخیص دهیم که چه چیزی از رابطه میخواهیم و چگونه میتوانیم نیازهای خود و طرف مقابل را برآورده کنیم. در نتیجه، ممکن است احساس کنیم که باید منتظر بمانیم تا خودمان را بهتر بشناسیم قبل از اینکه به طور کامل در رابطه سرمایهگذاری کنیم. خودآگاهی کلید یک رابطه سالم و موفق است.
8. ناهمخوانی اهداف
اگر اهداف بلند مدت شما و طرف مقابل در زندگی با هم همخوانی نداشته باشد، ممکن است احساس کنید که رابطه به سرانجام نمیرسد. مثلا اگر یکی از شما قصد مهاجرت داشته باشد و دیگری قصد ماندن در کشور را داشته باشد، این اختلاف میتواند باعث ایجاد تنش و عدم اطمینان در رابطه شود. در این شرایط، ممکن است ترجیح دهید منتظر بمانید و ببینید آیا میتوانید راهی برای حل این مشکل پیدا کنید یا نه. باید در مورد اهداف بلند مدت خود با طرف مقابل صحبت کنید و ببینید آیا میتوانید به یک توافق برسید یا نه.
9. عدم ارتباط موثر
اگر نتوانید به طور موثر با طرف مقابل خود ارتباط برقرار کنید، ممکن است احساس کنید که در رابطه گیر افتادهاید. عدم توانایی در بیان احساسات، گوش ندادن فعالانه و سوء تفاهمات مکرر میتواند باعث ایجاد فاصله و نارضایتی در رابطه شود. در این شرایط، ممکن است ترجیح دهید منتظر بمانید تا ببینید آیا میتوانید مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید یا نه. ارتباط موثر برای حل مشکلات و ایجاد صمیمیت در رابطه ضروری است.
10. مشکلات حل نشده گذشته
مشکلات حل نشده در گذشته رابطه میتواند باعث ایجاد حس “منتظر ماندن” شود. تا زمانی که مشکلات قبلی حل نشوند، پیشروی در رابطه دشوار است. این مشکلات میتوانند شامل خیانت، دروغ، سوء تفاهمات بزرگ یا آسیبهای عاطفی باشند. در این شرایط، ممکن است احساس کنید که باید منتظر بمانید تا زخمها التیام یابند و اعتماد دوباره شکل بگیرد. حل مشکلات گذشته برای ایجاد یک رابطه سالم و پایدار ضروری است.
11. باورهای نادرست درباره عشق
داشتن باورهای نادرست درباره عشق (مانند “عشق باید آسان باشد” یا “نیمه گمشده”) میتواند باعث ایجاد انتظارات غیر واقعی و ناامیدی در رابطه شود. وقتی رابطه آنطور که تصور میکردید پیش نمیرود، ممکن است احساس کنید که باید منتظر بمانید تا “عشق واقعی” را پیدا کنید. باید باورهای خود را در مورد عشق مورد بازبینی قرار دهید و بپذیرید که رابطه نیاز به تلاش و تعهد دارد. عشق واقعی نیازمند تلاش است.
12. انتظارات غیر واقعی از طرف مقابل
داشتن انتظارات غیر واقعی از طرف مقابل (مانند انتظار داشتن اینکه او همیشه خوشحال و بینقص باشد) میتواند باعث ایجاد نارضایتی و تنش در رابطه شود. وقتی طرف مقابل نتواند انتظارات شما را برآورده کند، ممکن است احساس کنید که باید منتظر بمانید تا او تغییر کند. باید انتظارات خود را منطقی کنید و بپذیرید که هیچ کس کامل نیست. همه ما نقصهایی داریم.
13. مقایسه با روابط دیگران
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران (مخصوصا در شبکههای اجتماعی) میتواند باعث ایجاد حس حسادت، نارضایتی و عدم اطمینان شود. وقتی به نظر میرسد که روابط دیگران “بهتر” هستند، ممکن است احساس کنید که باید منتظر بمانید تا رابطه شما هم به آن سطح برسد. روی رابطه خود تمرکز کنید.
14. تاثیر خانواده و دوستان
نظرات و انتقادات خانواده و دوستان میتواند تاثیر زیادی بر رابطه شما داشته باشد. اگر خانواده و دوستان شما از رابطه شما حمایت نکنند، ممکن است احساس کنید که باید منتظر بمانید تا نظر آنها تغییر کند. باید به نظرات دیگران گوش دهید، اما تصمیمگیری با خود شماست. رابطه شما به خودتان مربوط است.
15. عدم تلاش برای بهبود رابطه
اگر هیچ تلاشی برای بهبود رابطه انجام ندهید، طبیعی است که احساس کنید همه چیز به دست زمان سپرده شده است. روابط به طور خودکار بهبود نمییابند. نیاز به تلاش، تعهد و سرمایهگذاری دارند. اگر فقط منتظر بمانید تا مشکلات حل شوند، احتمالاً ناامید خواهید شد. برای بهبود رابطه خود تلاش کنید.
16. احساس عدم شایستگی
احساس عدم شایستگی برای داشتن یک رابطه خوب میتواند باعث شود که ناخودآگاه رابطه را خراب کنید یا در آن سرمایهگذاری نکنید. این احساس میتواند ناشی از کمبود اعتماد به نفس، تجربیات گذشته یا باورهای منفی درباره خود باشد. در این شرایط، ممکن است به خودتان بگویید که “من لیاقت یک رابطه خوب را ندارم” و در نتیجه، تلاشی برای بهبود رابطه نمیکنید. شما شایسته یک رابطه سالم و عاشقانه هستید.
17. عادت به صبر
گاهی اوقات، سپردن رابطه به دست زمان به یک عادت تبدیل میشود. ممکن است در روابط قبلی خود عادت کرده باشید که منتظر بمانید تا طرف مقابل تصمیم بگیرد یا تغییر کند. این عادت میتواند باعث شود که در رابطه فعلی خود نیز منفعلانه عمل کنید و از ابتکار عمل خودداری کنید. باید این الگو را تشخیص دهید و سعی کنید رویکرد فعالانهتری در رابطه داشته باشید. منتظر نمانید، اقدام کنید.







در روابطی که به نظر می رسد در حالت تعلیق قرار دارند، یکی از عواملی که کمتر مورد توجه قرار می گیرد نقش ترس از تغییر است. ممکن است هر دو طرف رابطه به وضعیت فعلی عادت کرده باشند و هراس از ناشناخته ها مانع حرکت رو به جلو شود. من در یک رابطه بلندمدت شاهد این وضعیت بودم که هر دو طرف به رغم نارضایتی، ترجیح می دادند در منطقه امن خود باقی بمانند.
مورد دیگری که ارزش بررسی دارد تفاوت بین صبر سازنده و انفعال است. صبر وقتی مثبت است که همراه با تلاش برای بهبود شرایط باشد، اما وقتی به بهانه صبر کردن، از اقدامات لازم اجتناب شود، رابطه در مسیر رکود قرار می گیرد. این تمایز ظریف می تواند معیار خوبی برای سنجش وضعیت رابطه باشد.
در تحلیل چنین روابطی، میزان انرژی عاطفی که هر فرد در رابطه سرمایه گذاری می کند عامل تعیین کننده ای است. وقتی یکی از طرفین یا هر دو از نظر عاطفی خسته شوند، ممکن است به بهانه دادن وقت به رابطه، در واقع از مواجهه با مشکلات اجتناب کنند. از تجربه خودم می گویم که این حالت معمولا با کاهش تدریجی کیفیت ارتباطات روزمره همراه است.
این مطلب از جمله نوشته هایی است که با دقت به جنبه های مختلف موضوع پرداخته و خواننده را به تفکر وامیدارد. تحلیل جامعی که ارائه شده می تواند به بسیاری از افرادی که در چنین شرایطی قرار دارند کمک کند. خواندن سایر مطالب این سایت نیز نشان دهنده عمق نگاه نویسنده به مسائل روابط عاطفی است.