چرا در روابط عاشقانه گاهی احساس میکنیم که محبت کم شده؟
در روابط عاشقانه، احساس کمبود محبت میتواند یک زنگ خطر باشد و نشاندهندهی وجود مشکلاتی است که باید به آنها رسیدگی شود. این احساس ناخوشایند، دلایل مختلفی دارد که درک آنها میتواند به بهبود رابطه کمک کند.
در این مقاله، به بررسی 15 نکته کلیدی میپردازیم که چرا ممکن است در رابطهتان احساس کنید محبت کم شده است:
- 🌐
روزمرگی و تکرار:
افتادن در چرخهی روزمرگی و انجام کارهای تکراری بدون ایجاد تنوع، میتواند شعلههای عشق را کمرنگ کند. - 🌐
عدم ابراز احساسات:
نگفتن “دوستت دارم” و عدم ابراز کلامی و غیرکلامی محبت، باعث میشود طرف مقابل احساس کند که برای شما مهم نیست. - 🌐
فشارها و استرسهای زندگی:
مشکلات مالی، کاری و خانوادگی میتوانند انرژی و توجه شما را از رابطه دور کنند.

- 🌐
تغییر اولویتها:
با گذشت زمان، ممکن است اولویتهای شما و شریک زندگیتان تغییر کند و رابطه در حاشیه قرار گیرد. - 🌐
عدم برقراری ارتباط مؤثر:
ناتوانی در بیان نیازها و احساسات و گوش ندادن فعالانه به حرفهای طرف مقابل، سوءتفاهم ایجاد میکند. - 🌐
بیتوجهی به نیازهای یکدیگر:
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، روحی و جسمی شریک زندگی، احساس بیارزشی را در او ایجاد میکند. - 🌐
مقایسه با دیگران:
مقایسه رابطه خود با روابط دیگران و کاملا مطلوبسازی، میتواند منجر به نارضایتی و احساس کمبود شود. - 🌐
کمبود وقت با کیفیت:
اختصاص ندادن زمان کافی برای با هم بودن و انجام فعالیتهایی که هر دو از آن لذت میبرید. - 🌐
مشکلات حل نشده:
انباشته شدن مشکلات کوچک و حل نشده، به مرور زمان به یک مانع بزرگ در رابطه تبدیل میشود. - 🌐
عدم قدردانی:
فراموش کردن قدردانی از تلاشها و محبتهای طرف مقابل، باعث میشود احساس کند که دیده نمیشود.
- 🌐
کاهش صمیمیت فیزیکی:
کاهش تماس فیزیکی مانند بغل کردن، بوسیدن و رابطه جنسی، میتواند باعث دوری عاطفی شود. - 🌐
توقع بیش از حد:
داشتن انتظارات غیرواقعی از رابطه و طرف مقابل، باعث نارضایتی و ناامیدی میشود. - 🌐
حسادت و عدم اعتماد:
حسادت و بیاعتمادی به شریک زندگی، فضایی پر از تنش و سوءظن ایجاد میکند. - 🌐
تغییرات شخصیتی:
تغییر در شخصیت و رفتار یکی از طرفین، میتواند تعادل رابطه را بر هم بزند. - 🌐
نبود تعادل در قدرت:
عدم برابری در تصمیمگیریها و کنترل رابطه، میتواند باعث احساس نادیده گرفته شدن در یک طرف شود.
شناسایی این عوامل، قدم اول برای حل مشکل است. با آگاهی از این دلایل، میتوانید به طور فعال برای بهبود رابطه خود تلاش کنید. تلاش برای حل این مسائل و بهبود رابطه، نشان دهنده تعهد شما به طرف مقابل و آیندهی مشترکتان است.
1. روزمرگی و یکنواختی
یکی از بزرگترین قاتلان عشق، گرفتار شدن در چرخهی روزمرگی است.وقتی هیجان اولیه فروکش میکند و زندگی به روتین تبدیل میشود، ممکن است احساس کنید که آتش عشق کمفروغ شده است.کارهای تکراری، حرفهای تکراری و کمبود تجربیات جدید میتوانند باعث شوند که رابطه به یک عادت تبدیل شود و نه یک منبع شادی و انرژی.
برای مقابله با این مشکل، سعی کنید هر از گاهی کارهای جدیدی را با هم امتحان کنید، حتی کارهای سادهای مثل تغییر دکوراسیون خانه یا امتحان کردن یک رستوران جدید.مهم این است که از منطقه امن خود خارج شوید و به دنبال تجربههای مشترک جدید باشید.
با صحبت کردن با یکدیگر در مورد احساسات و نیازهایتان، میتوانید از افتادن در دام روزمرگی جلوگیری کنید.
برای مثال سفر کنید، سرگرمی های جدید را امتحان کنید و سعی کنید با هم در کلاس های مختلف شرکت کنید.
2. عدم برقراری ارتباط موثر
ارتباط موثر، پایه و اساس هر رابطه سالمی است.وقتی نمیتوانید به راحتی با همسرتان صحبت کنید و احساسات و نیازهایتان را بیان کنید، فاصلهای بین شما ایجاد میشود.این فاصله میتواند به مرور زمان بزرگتر شود و باعث شود که احساس کنید محبت کم شده است.سعی کنید شنونده فعالی باشید و به حرفهای همسرتان با دقت گوش دهید.سوال بپرسید و سعی کنید احساسات او را درک کنید.در ضمن، خودتان هم احساسات و نیازهایتان را به طور واضح و با صداقت بیان کنید.از سرزنش و انتقاد خودداری کنید و به جای آن، روی بیان احساسات خود تمرکز کنید.
بهتر است قبل از شروع یک مکالمه مهم، زمان و مکان مناسبی را انتخاب کنید و از حواسپرتیها دوری کنید.
در صورت نیاز، از یک مشاور یا روانشناس کمک بگیرید تا مهارتهای ارتباطی خود را بهبود بخشید.مثلا به جای اینکه بگویید “تو هیچ وقت به حرف های من گوش نمی دهی”، بگویید “من احساس می کنم وقتی صحبت می کنم، به من توجه نمی کنی”.
3. انتظارات غیر واقعی
داشتن انتظارات غیر واقعی از همسر و رابطه میتواند منجر به ناامیدی و نارضایتی شود. هیچکس کامل نیست و هیچ رابطهای هم بدون مشکل نیست. وقتی انتظارات شما بیش از حد بالا باشد، به احتمال زیاد از رفتار همسرتان ناراضی خواهید بود و احساس خواهید کرد که محبت کم شده است. به جای تمرکز بر روی نقاط ضعف همسرتان، بر روی نقاط قوت او تمرکز کنید و قدردانی خود را نسبت به او نشان دهید. به خود یادآوری کنید که رابطه یک سفر است، نه یک مقصد، و در طول این سفر، فراز و نشیبهایی وجود خواهد داشت. مثلا انتظار نداشته باشید که همسرتان همیشه احساسات شما را درک کند یا همیشه به شما توجه کند.
4. استرس و فشارهای زندگی
استرس و فشارهای زندگی، مانند مشکلات مالی، مشکلات شغلی، یا بیماری، میتوانند بر روی رابطه تاثیر منفی بگذارند. وقتی تحت فشار هستید، ممکن است حوصله کمتری برای همسرتان داشته باشید و نتوانید به نیازهای او توجه کنید. این بیتوجهی میتواند باعث شود که همسرتان احساس کند محبت کم شده است. سعی کنید راههای سالمی برای مدیریت استرس پیدا کنید، مانند ورزش، مدیتیشن، یا صحبت کردن با یک دوست یا مشاور. در ضمن، به همسرتان اطلاع دهید که تحت فشار هستید و از او بخواهید که در این دوران از شما حمایت کند. با همکاری و همدلی، میتوانید این دوران سخت را با هم پشت سر بگذارید و رابطه خود را قویتر کنید.
مثلا اگر به دلیل مشکلات مالی استرس دارید، با همسرتان در مورد این مشکلات صحبت کنید و با هم برای حل آنها برنامهریزی کنید.
5. عدم قدردانی از یکدیگر
قدردانی از یکدیگر، یکی از مهمترین عوامل حفظ عشق و محبت در رابطه است. وقتی از کارهای کوچک و بزرگی که همسرتان برای شما انجام میدهد قدردانی نمیکنید، او ممکن است احساس کند که تلاشهایش دیده نمیشود و ارزشی ندارد. این احساس میتواند به مرور زمان باعث شود که محبت او نسبت به شما کم شود. سعی کنید هر روز از همسرتان به خاطر کارهایی که برای شما انجام میدهد قدردانی کنید، حتی کارهای کوچکی مانند درست کردن قهوه یا کمک در انجام کارهای خانه. به او بگویید که چقدر قدردان حضور او در زندگی خود هستید. نوشتن یک یادداشت تشکرآمیز یا دادن یک هدیه کوچک میتواند راهی عالی برای نشان دادن قدردانی شما باشد. مثلا به جای اینکه فقط بگویید “مرسی”، بگویید “ممنونم که امروز برای شام غذا درست کردی، خیلی خوشمزه بود و خیلی خسته بودم”.
6. غرق شدن در مسئولیتها
با ورود فرزندان، مسئولیتهای مالی و شغلی، ممکن است وقت و انرژی کمتری برای رابطه باقی بماند.این امر میتواند باعث شود که زوجین از یکدیگر غافل شوند و ارتباط عاطفیشان کمرنگ شود.اگرچه مسئولیتها مهم هستند، اما نباید به قیمت از دست دادن رابطه تمام شوند.سعی کنید زمانی را در برنامه خود برای گذراندن وقت با همسرتان اختصاص دهید، حتی اگر فقط چند دقیقه در روز باشد.این زمان میتواند صرف صحبت کردن، در آغوش گرفتن، یا انجام یک فعالیت مشترک شود.در ضمن، سعی کنید مسئولیتها را به طور عادلانه تقسیم کنید تا هیچکدام از شما احساس خستگی و فرسودگی نکند.
مثلا یک شب در هفته را به عنوان “شب قرار” در نظر بگیرید و با هم به رستوران بروید یا فیلم تماشا کنید.
از اقوام و دوستان کمک بگیرید تا چند ساعتی از بچهها نگهداری کنند و شما وقت کافی برای با هم بودن داشته باشید.
7. مقایسه رابطه با دیگران
هر رابطهای چالشها و مشکلات خود را دارد و مقایسه فقط باعث میشود که شما احساس نارضایتی و حسادت کنید. به جای مقایسه، بر روی نقاط قوت رابطه خود تمرکز کنید و برای بهبود نقاط ضعف آن تلاش کنید. مثلا به جای اینکه حسرت سفرهای عاشقانه دیگران را بخورید، قدردان لحظات خوبی باشید که با همسرتان در خانه میگذرانید. به جای تمرکز بر نداشته ها، داشته های خود را ببینید.
8. خیانت (عاطفی یا فیزیکی)
خیانت، چه عاطفی و چه فیزیکی، میتواند آسیب جبرانناپذیری به رابطه وارد کند. اعتماد، یکی از ارکان اصلی هر رابطه سالمی است و خیانت این اعتماد را از بین میبرد. اگر در رابطهتان خیانت رخ داده است، ترمیم رابطه بسیار دشوار خواهد بود و نیاز به تلاش و تعهد هر دو طرف دارد. در برخی موارد، کمک گرفتن از یک مشاور یا روانشناس برای ترمیم رابطه ضروری است. پیشگیری بهتر از درمان است. سعی کنید رابطهای باز و با صداقت با همسرتان داشته باشید و نیازهای عاطفی او را برآورده کنید. مثلا اگر احساس میکنید که از لحاظ عاطفی از همسرتان دور شدهاید، با او در مورد این موضوع صحبت کنید و سعی کنید راههایی برای برقراری ارتباط مجدد پیدا کنید. از قرار گرفتن در موقعیت هایی که میتواند منجر به خیانت شود، خودداری کنید.
9. عدم توجه به نیازهای جنسی
رابطه جنسی، یکی از جنبههای مهم هر رابطه عاشقانه است. عدم توجه به نیازهای جنسی همسر میتواند منجر به نارضایتی و سردی در رابطه شود. سعی کنید در مورد نیازهای جنسی خود و همسرتان صحبت کنید و راههایی برای برآورده کردن این نیازها پیدا کنید. اگر در این زمینه مشکل دارید، از یک متخصص جنسی کمک بگیرید. سعی کنید تنوع را در رابطه جنسی خود حفظ کنید و از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید. مثلا یک شب عاشقانه ترتیب دهید و سعی کنید همسرتان را سورپرایز کنید. به بهداشت فردی و ظاهر خود اهمیت دهید.
10. بیاحترامی و توهین
بیاحترامی و توهین، یکی از بدترین چیزهایی است که میتواند در یک رابطه رخ دهد. هیچکس نباید در رابطهای مورد بیاحترامی قرار گیرد. اگر در رابطهتان بیاحترامی یا توهین وجود دارد، باید سریعاً به دنبال کمک باشید. این نوع رفتارها میتوانند به مرور زمان باعث تخریب روح و روان فرد شوند. اگر در رابطهای هستید که در آن مورد بیاحترامی قرار میگیرید، شاید بهتر باشد که رابطه را ترک کنید. مثلا اگر همسرتان شما را جلوی دیگران تحقیر میکند یا به شما فحاشی میکند، این نشانهای است که رابطه ناسالمی دارید. حدود مشخصی را برای خود و طرف مقابل تعیین کنید و اجازه ندهید کسی از آن حدود عبور کند.
11. بیماریهای روانی
بیماریهای روانی، مانند افسردگی، اضطراب، یا اختلال دوقطبی، میتوانند بر روی رابطه تاثیر منفی بگذارند. این بیماریها میتوانند باعث شوند که فرد بیحوصله، بدخلق، یا بیعلاقه به فعالیتهای لذتبخش شود. به همسرتان در دوران درمان حمایت کنید و صبور باشید. مثلا اگر همسرتان افسرده است، به او پیشنهاد دهید که با یک روانپزشک یا روانشناس صحبت کند و او را در مسیر درمان همراهی کنید. آگاهی خود را در مورد بیماری روانی بالا ببرید تا بتوانید به همسرتان بهتر کمک کنید.
12. دخالت خانواده و دوستان
دخالت خانواده و دوستان در رابطه میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. اگر خانواده و دوستان شما نظرات و انتقاداتی در مورد رابطه شما دارند، سعی کنید با آنها به طور محترمانه صحبت کنید و حدود مشخصی را تعیین کنید. از همسرتان در برابر دخالتهای دیگران حمایت کنید و اجازه ندهید که کسی به رابطهتان آسیب برساند. مثلا اگر مادرتان مدام از همسرتان انتقاد میکند، با او صحبت کنید و از او بخواهید که در رابطهتان دخالت نکند. با همسرتان یک تیم باشید و در برابر مشکلات و دخالت های دیگران متحد باشید. به طور واضح و قاطعانه از حریم خصوصی رابطه خود دفاع کنید.
13. تغییر اولویتها
با گذشت زمان، اولویتهای شما و همسرتان ممکن است تغییر کند. این تغییر میتواند باعث شود که شما از یکدیگر دور شوید و احساس کنید محبت کم شده است. باید با هم در مورد اولویتهای جدیدتان صحبت کنید و سعی کنید راههایی برای همسو کردن آنها پیدا کنید. مثلا اگر همسرتان میخواهد بیشتر بر روی کار خود تمرکز کند، با او صحبت کنید و سعی کنید راههایی برای حمایت از او پیدا کنید و در عین حال، رابطه خود را نیز حفظ کنید. درباره برنامه ها و اهداف بلند مدت خود با هم صحبت کنید و سعی کنید تا حد امکان با هم هماهنگ باشید. انعطاف پذیری داشته باشید و آماده باشید تا با تغییر شرایط، خود را وفق دهید.
14. انتقاد مداوم
انتقاد مداوم از طرف مقابل، بدون ارائه راه حل، میتواند بسیار آسیب زننده باشد و باعث کاهش اعتماد به نفس و احساس ناامنی در رابطه شود.وقتی فرد به طور دائم مورد انتقاد قرار می گیرد، احساس می کند که هیچ کاری را درست انجام نمی دهد و کم کم از تلاش برای بهبود رابطه دست می کشد.به جای انتقاد، سعی کنید بازخورد سازنده ارائه دهید و بر روی نقاط قوت همسرتان تمرکز کنید.از جملاتی با لحن مثبت و حمایت کننده استفاده کنید و به جای سرزنش، راه حل های عملی پیشنهاد دهید.قبل از اینکه انتقاد کنید، از خود بپرسید که آیا انتقاد شما واقعا ضروری است و آیا میتواند به بهبود وضعیت کمک کند.
اگر پاسخ منفی است، بهتر است سکوت کنید.
مثلا به جای اینکه بگویید “تو همیشه دیر می کنی”، بگویید “من نگران می شوم وقتی دیر می کنی.دفعه بعد سعی کن زودتر حرکت کنی.” مهارت های ارتباطی خود را تقویت کنید و یاد بگیرید که چگونه به طور موثر با همسرتان ارتباط برقرار کنید.
15. عدم تفریح و سرگرمی مشترک
وقتی زوج ها دیگر با هم تفریح نمی کنند و سرگرمی های مشترک ندارند، رابطه کم کم سرد و بی روح می شود. تفریح و سرگرمی به زوج ها کمک می کند تا از استرس های روزمره دور شوند، با هم بخندند و خاطرات خوشی بسازند. سعی کنید فعالیت هایی را پیدا کنید که هر دو از انجام آن لذت می برید. این فعالیت ها میتواند شامل ورزش، سفر، فیلم دیدن، بازی کردن، آشپزی یا هر چیز دیگری باشد. زمانی را در برنامه خود برای تفریح و سرگرمی با همسرتان اختصاص دهید. این زمان میتواند یک شب در هفته، یک آخر هفته در ماه یا حتی فقط چند ساعت در روز باشد. مثلا یک بازی رومیزی جدید بخرید و با هم بازی کنید، به یک کنسرت موسیقی بروید، یا یک کلاس آشپزی مشترک ثبت نام کنید. خلاق باشید و از امتحان کردن چیزهای جدید نترسید.







رابطه مثل یه گیاهه که نیاز به مراقبت روزانه داره. بعضی وقتا حس می کنیم دیگه اون عشق اولیه رو نداریم اما این بیشتر به خاطر بی توجهی ماست. یادمه چند وقت پیش بعد از ماه ها به یه پیک نیک رفتیم و اون چند ساعت ساده کلی حال و هوامون رو عوض کرد. بعضی وقتا همین چیزهای کوچیک فراموش می شه.
یکی از چیزهایی که خیلی تاثیر داره چگونگی بیان انتقاده. به جای گفتن “تو همش سرت تو گوشیه” می تونیم بگیم “دوست دارم وقتی باهم حرف می زنیم گوشی رو کنار بذاریم”. اینطوری طرف مقابل حس بدی نمی گیره.
به نظرم تماس فیزیکی یه چیز خیلی مهمیه که متاسفانه با گذشت زمان کم می شه. من خودم سعی می کنم هر روز همسرم رو در آغوش بگیرم، حتی اگر برای چند ثانیه.
یه نکته دیگه که کمک کننده بوده، گذاشتن یه جعبه یادداشت کوچیکه که هر کدوم هر چیزی که دوست داریم یا انتقاد داریم رو داخلش می ذاریم. هفته ای یه بار با هم می خونیمش. اینطوری هم حرفهامون گفته می شه، هم تو یه فضای آروم.