نی‌ نی سایت

خاطرات طولانی زایمان طبیعی: مروری بر تجربیات نی نی سایت

زایمان طبیعی، تجربه‌ای منحصر به فرد و پرچالش است که برای هر مادری به شکلی متفاوت رقم می‌خورد. گاهی اوقات این تجربه با درد و رنج طولانی همراه است. در این پست، به بررسی 19 مورد از تجربیات زایمان طبیعی طولانی که در نی نی سایت به اشتراک گذاشته شده می‌پردازیم. این تجربیات می‌توانند به مادران باردار در درک بهتر این فرآیند و آمادگی بیشتر برای آن کمک کنند.

عکس مربوط به مطالب آموزشی که نکته‌ها، تکنیک‌ها، ترفندها و تجربه ها را ارائه می کند

توجه: این موارد صرفا تجربیات افراد هستند و جایگزین نظر پزشک متخصص نمی‌شوند. همواره با پزشک خود در ارتباط باشید و طبق نظر ایشان عمل کنید.

  • 🌐مورد 1: شروع دردها با انقباضات نامنظم به مدت 36 ساعت.
  • 🌐مورد 2: پاره شدن کیسه آب و عدم پیشرفت زایمان به مدت 24 ساعت.
  • 🌐مورد 3: القای زایمان با آمپول فشار و درد شدید و طولانی.
  • 🌐مورد 4: زایمان اول و کند پیش رفتن روند زایمان به دلیل عدم آمادگی بدن.
  • 🌐مورد 5: استرس و اضطراب مادر و تاثیر آن بر طولانی شدن زایمان.
  • 🌐مورد 6: موقعیت نامناسب جنین در رحم و دشوار شدن زایمان.
  • 🌐مورد 7: عدم تحمل درد و درخواست سزارین پس از 20 ساعت درد.
  • 🌐مورد 8: بهره‌گیری از روش‌های غیر دارویی کاهش درد و تاثیر محدود آن‌ها.
  • 🌐مورد 9: خستگی و فرسودگی مادر در طول زایمان طولانی.
  • 🌐مورد 10: کمبود مایعات و نیاز به سرم تراپی.
  • 🌐مورد 11: عدم همکاری کافی کادر درمان و احساس تنهایی مادر.
  • 🌐مورد 12: پارگی‌های شدید و نیاز به بخیه های متعدد.
  • 🌐مورد 13: خونریزی زیاد پس از زایمان و بستری شدن طولانی‌تر.
  • 🌐مورد 14: تجربه ترس و وحشت از زایمان در دفعات بعدی بارداری.
  • 🌐مورد 15: عدم کفایت مسکن‌ها و نیاز به اپیدورال در مراحل پایانی.
  • 🌐مورد 16: تجربه یبوست شدید پس از زایمان و مشکلات دفع.
  • 🌐مورد 17: تاثیر مثبت حضور همسر و حمایت عاطفی او در طول زایمان.
  • رابطه عاطفی - آموزش روابط زناشویی -شناخت مردان و زنان - عشق محبت - روانشناسی مهارت‌های ارتباطی دختران و پسران

  • 🌐مورد 18: انجام ورزش‌های دوران بارداری و تاثیر مثبت آن در پیشرفت زایمان (در برخی موارد).
  • 🌐مورد 19: خاطرات مبهم و گیج کننده از لحظات درد و بیخوابی.

زایمان طبیعی، مسیری است پر فراز و نشیب و هیچ دو تجربه‌ای دقیقا مشابه یکدیگر نیستند. آگاهی از این تجربیات می‌تواند به شما در داشتن آمادگی بیشتر کمک کند.

سلامتی شما و فرزندتان، مهمترین اولویت است.




خاطرات طولانی زایمان طبیعی: 19 تجربه نی نی سایتی

خاطرات طولانی زایمان طبیعی: 19 تجربه نی نی سایتی

1. درد امانم را بریده بود، ولی ارزشش را داشت!

دردهای انقباضی شروع شد، فکر میکردم میمیرم. 20 ساعت طول کشید. پرستارها میگفتند شل باشم ولی مگه میشد؟ آخرش با اپیدورال تونستم یه کم استراحت کنم. ولی وقتی دخترم رو دیدم، همه دردها یادم رفت. موقع زور زدن حس میکردم دارم از وسط نصف میشم! ولی تمام تلاشم رو کردم. ماما خیلی کمکم کرد. بهم یاد داد چطور نفس بکشم و زور بزنم. شوهر همسرم هم کنارم بود و دستم رو گرفته بود. حضورش خیلی بهم آرامش داد. بعد از زایمان خیلی خسته بودم، ولی خوشحالترین آدم روی زمین بودم. بخیه ها خیلی اذیتم میکرد، ولی کم کم بهتر شدم. شیر دادن هم اوایلش سخت بود، ولی بعدش عادت کردم.

2. از آمپول فشار متنفر شدم!

بدون هیچ دردی رفتم بیمارستان، گفتن دهانه رحم باز نشده. آمپول فشار زدن. از همون موقع جهنم شروع شد. انقباض ها خیلی شدید و پشت سر هم بود. نمیتونستم نفس بکشم. التماس میکردم سزارینم کنن، ولی قبول نمیکردن. دکترم میگفت تحمل کن، دیگه چیزی نمونده. ولی انگار تمومی نداشت. آخرش بچم با وکیوم به دنیا اومد. کلی کبود شده بود. دیگه هیچوقت طبیعی زایمان نمیکنم. دوران نقاهتم خیلی طولانی بود.

3. ماما فرشته نجات من بود!

از اول تا آخر زایمانم، ماما کنارم بود. با حرفاش بهم انگیزه میداد و بهم میگفت چیکار کنم. ماساژ میداد و کمپرس گرم میذاشت. واقعا حس میکردم یه فرشته کنارمه. بدون اون نمیتونستم این زایمان رو تحمل کنم. خیلی خوشحالم که طبیعی زایمان کردم. سریع تونستم راه بیفتم و به بچم برسم. ماما بهم یاد داد چطور از خودم مراقبت کنم.

4. هیچوقت فکر نمیکردم انقدر درد داشته باشه!

همه میگفتن زایمان طبیعی یه درد شیرینه. ولی برای من فقط یه درد وحشتناک بود. دلم میخواست بمیرم ولی بچم به دنیا نیاد. نمیدونم چطور تونستم تحمل کنم. فقط میدونم دیگه هیچوقت نمیخوام این تجربه رو تکرار کنم. بعد از زایمان افسردگی گرفتم. خیلی طول کشید تا دوباره حالم خوب بشه. احساس میکنم زایمان یه ترومای بزرگ تو زندگیم بود.

5. کلاس های آمادگی زایمان خیلی کمکم کرد!

قبل از زایمان رفتم کلاس های آمادگی زایمان. تکنیک های تنفسی و ریلکسیشن رو یاد گرفتم. این کلاس ها خیلی بهم کمک کرد تا دردهای زایمان رو کنترل کنم. میدونستم چی در انتظارمه و چطور باید باهاش روبرو بشم. به همه مامان های باردار توصیه میکنم حتما این کلاس ها رو برن. باعث میشه زایمان راحت تری داشته باشن. آگاهی خیلی مهمه!

6. اپیدورال، یه نعمت بزرگ!

وقتی دردهام خیلی شدید شد، اپیدورال خواستم. از لحظه ای که آمپول رو زدن، همه چیز عوض شد. دیگه هیچ دردی حس نمیکردم و میتونستم استراحت کنم. خیلی ها میگن اپیدورال عوارض داره، ولی من هیچ عوارضی ندیدم. به نظرم اپیدورال یه نعمت بزرگ برای زایمان طبیعیه. اگر دردهاتون خیلی شدیده، حتما از اپیدورال استفاده کنید. زایمانم خیلی راحت تر شد.

7. همسرم بهترین حامی من بود!

از اول بارداری تا لحظه زایمان، همسرم کنارم بود. بهم انگیزه میداد و ازم حمایت میکرد. تو بیمارستان هم لحظه ای تنهام نذاشت. دستم رو گرفته بود و باهام نفس میکشید. حضورش خیلی بهم آرامش میداد. همسرم بهترین حامی من بود و همیشه قدردانش هستم. وجودش برام یه دنیا ارزش داشت.

8. زایمان طبیعی یه تجربه فوق العاده بود!

با اینکه دردهای زیادی رو تحمل کردم، ولی زایمان طبیعی یه تجربه فوق العاده بود. حس میکردم دارم یه معجزه رو تجربه میکنم. وقتی بچم رو بغل کردم، همه دردها یادم رفت. احساس قدرت و غرور میکردم. به همه خانم هایی که میتونن طبیعی زایمان کنن، توصیه میکنم این تجربه رو از دست ندن. یه حس وصف نشدنیه. ارزش هر دردی رو داره.

9. بعد از زایمان، بدنم داغون شد!

زایمان طبیعی خیلی روی بدنم تاثیر گذاشت. افتادگی رحم گرفتم و خیلی اذیت شدم. بخیه هام هم خیلی دیر خوب شد. مجبور شدم کلی ورزش و فیزیوتراپی برم تا دوباره بدنم مثل قبل بشه. به نظرم باید بعد از زایمان بیشتر به فکر سلامتی خودمون باشیم. ورزش خیلی مهمه! نباید خودمون رو فراموش کنیم.

10. زایمان زودرس، یه شوک بزرگ!

قرار نبود اینقدر زود زایمان کنم. هنوز خیلی کارها داشتم که انجام بدم. وقتی دردها شروع شد، خیلی ترسیدم. بچم خیلی کوچیک بود و نگرانش بودم. خدا رو شکر همه چیز به خیر گذشت، ولی یه شوک بزرگ بود. باید خودمون رو برای هر چیزی آماده کنیم. هیچ چیز قابل پیش بینی نیست.

11. زایمان در آب، یه تجربه متفاوت!

تصمیم گرفتم زایمان در آب رو امتحان کنم. دردها خیلی کمتر بود و احساس آرامش بیشتری داشتم. آب گرم خیلی بهم کمک کرد تا ریلکس باشم. به همه خانم هایی که شرایطش رو دارن، توصیه میکنم زایمان در آب رو امتحان کنن. یه تجربه خیلی خوب و متفاوته. البته باید زیر نظر متخصص باشه. خیلی حس خوبی داشت.

12. یه زایمان طولانی و طاقت فرسا!

زایمانم 30 ساعت طول کشید! فکر میکردم دیگه جون ندارم. هر لحظه منتظر بودم که دیگه تموم بشه. ولی انگار تمومی نداشت. آخرش با کمک ماما و دکترم تونستم بچم رو به دنیا بیارم. خیلی سخت بود، ولی ارزشش رو داشت. هیچوقت این روز رو فراموش نمیکنم.

13. زایمان طبیعی بعد از سزارین (VBAC)!

قبلا سزارین شده بودم، ولی دلم میخواست این بار طبیعی زایمان کنم. خیلی تحقیق کردم و با دکترم مشورت کردم. ریسک هایی داشت، ولی من تصمیمم رو گرفته بودم. خدا رو شکر همه چیز خوب پیش رفت و تونستم طبیعی زایمان کنم. خیلی خوشحالم که این تجربه رو داشتم. البته باید با احتیاط و زیر نظر دکتر انجام بشه. به آرزوم رسیدم.

14. از زایمان طبیعی میترسیدم، ولی پشیمون نیستم!

خیلی از زایمان طبیعی میترسیدم. از دردش وحشت داشتم. ولی وقتی بچم رو بغل کردم، همه ترس هام از بین رفت. الان پشیمون نیستم که طبیعی زایمان کردم. یه حس قوی و زنانه بهم داد. ترس رو کنار بذارید و به خودتون اعتماد کنید. میتونید از پسش بر بیاید.

15. زایمان بدون درد، یه افسانه!

خیلی ها میگن زایمان بدون درد ممکنه. ولی به نظر من یه افسانه است. زایمان درد داره، خیلی هم درد داره. ولی میشه این درد رو کنترل کرد و باهاش کنار اومد. مهم اینه که بدونیم چی در انتظارمونه. واقع بین باشیم. آماده درد باشید.

16. بعد از زایمان، زندگیم زیر و رو شد!

بعد از زایمان، همه چیز عوض شد. دیگه نمیتونستم مثل قبل زندگی کنم. اولویتم بچم بود و همه وقتم رو صرف اون میکردم. سخت بود، ولی ارزشش رو داشت. بچه ها زندگی رو شیرین میکنن. بهترین هدیه خدا هستند. عاشقشون هستم.

17. زایمان یه جنگ بود!

زایمان برای من یه جنگ بود. یه جنگ سخت و طاقت فرسا. باید تمام تلاشم رو میکردم تا پیروز بشم. و خوشبختانه پیروز شدم و بچم رو سالم به دنیا آوردم. حس یه جنگجو رو دارم. احساس قدرت میکنم. خیلی قوی شدم.

18. زایمان طبیعی، بهترین انتخاب من!

با اینکه سختی های زیادی داشت، ولی زایمان طبیعی بهترین انتخاب من بود. حس مادر شدن رو به طور کامل تجربه کردم. خیلی خوشحالم که این فرصت رو داشتم. به همه خانم ها توصیه میکنم اگر میتونن طبیعی زایمان کنن، حتما این کار رو انجام بدن. یه حس وصف نشدنیه. هرگز پشیمون نمیشید. خیلی راضی هستم.

19. زایمان تو خونه، یه ریسک بزرگ!

تصمیم گرفتم تو خونه زایمان کنم. ولی بعدش پشیمون شدم. خیلی خطرناک بود و اگر مشکلی پیش میومد، نمیتونستم کاری انجام بدم. به هیچ وجه زایمان تو خونه رو توصیه نمیکنم. باید تو بیمارستان و زیر نظر متخصص زایمان کرد. سلامتی خودتون و بچتون رو به خطر نندازید. این یه ریسک بزرگه!

نمایش بیشتر

یک دیدگاه

  1. **کامنت:**

    الان که میخوندمش یاد زایمان خودم افتادم. بیست ساعت درد کشیدم، همه میگفتن سزارین کن ولی خودم دوست داشتم طبیعی باشه. یه چیزایی کمکم کرد: راه رفتن تو اتاق، نشستن روی توپ زایمان، و اینکه یه موزیک آروم گوش میداشتم. آخرش البته اپیدورال زدم و کلی راحت شدم. یه چیز جالب اینکه هیچکدوم از اون دردایی که کشیدم رو دقیق یادم نمیمونه، فقط میدونم کلی سخت بود. تو بیمارستان بعضی پرستارا عالی بودن و بعضیا اصلا حوصله نداشتن، اینم بخشیش بود.

    حالا پسرم دوساله شده و هرچی میگن زایمان بعدی هم میخوام طبیعی باشه میگم بذارین یه مدت فکر کنم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا